اب و جهان هستی

♥جریان حیات♥

فصل اول: كلیات

1-1- مقدمه

آب ماده‌ای مركب از هیدروژن و اكسیژن (h2o) می‌باشد. تنها ماده‌ای است كه در طبیعت و در شرایط عادی همزمان در هر 3 حالت مایع، جامد و گاز می‌تواند وجود داشته باشد و اغلب ناخالص است. آب خالص بی‌طعم، بی‌بو و شفاف است. مقدار كم آن بی‌رنگ اما مقدار زیاد آن آبی به نظر می‌رسد. آب خالص در سطح دریا در صفر درجه سانتیگراد یخ می‌زند و در 100 درجه سانتیگراد می‌جوشد.

 

آب یكی از بهترین حلال‌هاست. آب روان حتی سخت‌ترین سنگها را به تدریج حل می‌كند و مواد حل شده را به دریاها و اقیانوسها می‌برد. آب، مواد غذایی مورد نیاز جانداران را نیز حل می‌كند. مواد غذایی موجود در خاك پس از حل شدن در آب به سلولهای گیاهان می‌رسد. غذایی كه انسان می‌خورد نیز پس از حل شدن در آب جذب سلولهای بدن می‌شود. آب با اینكه بیشتر مواد را در خود حل می‌كند خنثی باقی می‌ماند یعنی موادی كه در آب حل شده‌اند بر آن اثری ندارند و به سبب این خاصیت است كه جانداران می‌توانند آب مورد نیاز خود را از هر نوع محلولی كه دارای آب باشد به دست آورند.                                                                               

آب مایه اصلی زندگی است. انسان بیشتر از یك ماه هم می‌تواند بدون غذا زنده بماند اما اگر بیش از یك هفته آب به بدنش نرسد خواهد مرد. حتی گیاهان و جانورانی كه در خشكترین جاها زندگی می‌كنند به مقداری معین آب نیاز دارند.

آب، پس از جیوه دارای بیشترین كشش سطحی است. این خاصیت از عواملی است كه سبب می‌شود آب موجود در خاك به صورت مایعی زندگی‌بخش از راه ریشه و ساقه به قسمتهای گوناگون گیاهان برسد.

آب در همه جا هست. بیش از 70 درصد سطح زمین را آب اقیانوسها، دریاها، دریاچه‌ها و رودخانه‌ها پوشانده است. در زیر زمین و در هوایی كه تنفس می‌كنیم نیز آب وجود دارد. 60 تا 90 درصد وزن گیاه، جانور یا انسان را آب تشكیل می‌دهد.

بیشتر دانشمندان عقیده دارند كه زندگی در آب آغاز شده است و نخستین موجودات زنده آبزی بوده‌اند. در قرآن آمده است كه همه چیز از آب زنده است. در روزگاران باستان نیز تالس ملطی، فیلسوف یونانی عقیده داشت كه آب اصل همه موجودات است.

به نظر باستان‌‌شناسان نخستین آبادیها در نزدیكی رودها و دریاچه‌ها پدید آمده‌اند. بسیاری از جامعه‌شناسان عقیده‌ دارند كه نخستین تمدنهای جهان در نزدیكی رودهایی چون سیحون و جیحون، سند، دجله و فرات و نیل در آسیا و شمال آفریقا به وجود آمده‌اند. گرد آمدن گروه بسیاری از مردم در كنار تنها منبع آب در یك سرزمین، سبب با هم زیستن و پیدانش شهرنشینی و تمدن شده است.

[1]- در باب دهم مصباح‌الشریعه و مفتاح الحقیقه، معاشرت مؤمن مخلص از نظر امام صادق (ع) به این خاصیت آب تشبیه شده است: «با خلق خدا مانند امتزاج و همراهی آب با اشیاء، كه حق هر یك را به نیكی ادا می‌كند و ماهیت خود را از دست نمی‌دهند، به معاشرت پرداز كه رسول اكرم (ص) فرمودند: مؤمن مخلص چون آب است (با آنان معاشرت دارد ولی هویت خود را از دست نمی‌دهد).

                                                                             

1-2- آب ، ماده شفابخش

بهترین چیزی كه می توان در تعریف آب نوشت این است كه «آب مایه حیات است». آب خالص از نظر شیمیائی از 33 جسم مختلف تشكیل شده است .در حقیقت آب برای انسان آن‌قدر لازم و مهم است كه اهمیت آن مثل وجود آن برای حیواناتی است كه در آب زندگی می‌كنند.

 

میلیونها و میلیارها سلولهای بدن ما در یك دنیای مایعاتی متغیر زندگی می‌كنند كه به وسیله دستگاه‌های خودكار بطور معجزه‌آسایی خون و آب بدن ما كنترل و مرتب می‌شوند.

 

آب، نه تنها نقش حیات را دارد بلكه برای بسیار از امراض، دارویی شفابخش است. دقیقاً مشخص نیست كه چه خاصیتی در آب هست كه تاثیری قطعی بر بیماران، حتی اشخاص سالم و تندرست دارد. اما دانشمندان به طور مكرر تصدیق كرده‌اند كه آب دارای یك قدرت شفابخش خیلی نیرومند می‌باشد.

 

گذشته از نتایج نیكویی كه آب به بیماران می بخشد دنیای آب همچنین دنیایی پر از نشاط و شادی است كه در دسترس همه می‌باشد و همه می‌توانند از آن بهره ببرند. قوای طبیعی كه در آب وجود دارد هنوز بطور كامل مورد مطالعه و تحقیق قرار نگرفته است. سیمون‌باروخ در سال 1893 اولین كتاب اصلی خود به نام «موارد استعمال آب در طب جدید» را درباره این موضوع منتشر كرد. وی در سال 1920 نیز كتاب كوچك دیگری در این باره بنام «ملخص معالجه با آب» انتشار داد. از مطالعه این كتاب به وضوح نتیجه گرفته می‌شود كه آب یك عنصر قوی و مهم در حیات و زندگی انسان است. به عقیده وی، خواص آب عبارتند از: مقوی، مسكن درد، نیروبخش، مدر، معرق، مهوع، مسهل، مفید برای نگهداری متابولیسم، ضد عفونی كننده، قاطع تب، خواب‌آور و دارای خاصیت بی‌حس كنندگی موضعی.

 

روایاتی از پیامبر اكرم (ص) و ائمه معصوم (ع) درباره خاصیت شفابخش آبهای گرم و سرد و نیز آبهای گرم معدنی كه با حرارت و گرمی از چشمه‌ها بیرون می‌آید وجود دارد كه در بعضی بطور كلی عنوان شفابخش بودن آب را تذكر داده و در بعضی خاصیت دارویی آن را تعیین نموده‌اند. برخی از این روایات عبارتند از:

 

امام علی (ع) فرمودند: «سه چیز چشم را نورانی می‌كند، نگاه به سوی سبزه و منظره زیبا و نظر به سوی آب جاری و دیدار چهره نیكوصورتان و چهره بشاش و شادمان و پاكیزه». روانشناسان جهان نیز بر این عقیده‌اند كه تماشای آب جاری، اثرات و واكنشهای شفابخشی بر روح باقی می‌گذارد به طوری كه كمتر دارو و درمانی تا آن درجه مؤثر واقع می‌شود.   

                                                                                     

امام علی(ع) فرمودند: «بر شخص تب‌دار آب سرد بریزید آب حرارت تب را خاموش می‌كند.»[1]

 

از امام صادق (ع) روایت شده كه:

 

«حزاء با آب سرد برای معده خوب است.»[2]

 

«اگر خنكی و رطوبت آب نبود آتش معده، او را می‌سوزانید.»[3]

«آب جوش بر هر چیز نافع است و به هیچ چیز ضرر نمی‌رساند.»[4]

«آب سرد حرارت را خاموش، صفرا را ساكن و غذا را در معده ذوب می‌كند و تب را می‌برد.»[5]

 

امام رضا (ع) از پدران بزرگوارشان از حضرت سجاد (ع) نقل كردند: «دو چیز است كه به هر شكمی داخل شود آن را اصلاح می‌كند. آن دو انار و آب زلال می‌باشند»[6]

 

«مردی به امیرالمؤمنین (ع) از درد شكم شكایت كرد. حضرت او را امر كرد: آب گرم بنوشید.»[7]

 

امام صادق (ع) از امام علی (ع) فرمودند: «بنوشید آب آسمان را كه بدن را طاهر و بیماریها را زایل می‌گرداند.»[8]

 

پزشكان امروز پاهای تب‌دار را با آب سرد می‌شویند و بدینوسیله از شدت حرارت می‌كاهند و نیز در مواردی كه اسهال شیوع یافته باشد بهترین راه دچار نشدن به این بیماری مخصوصا در كودكان خردسال جوشاندن آب و سپس خوردن آن است. در دنیا هیچ چیز برای بیماران (همچنین برای اشخاص سالم و تندرست) بهتر از عادت دادن و لذت بردن بدن از آب نیست مخصوصا وقتی بدن، عمل مهیج و محرك نوازش آب و آفتابی را بخورد بپذیرد. به تجربه ثابت شده كه آب، اعصاب زیر پوست را تحریك می كند و از این طریق اعضاء داخلی بدن تقویت می‌یابد.

 

1-3- پیامهای پنهان آب

ماسورو اموتو[1] دانشمند چینی در كتابی تحت عنوان «پیامهای پنهان آب»[2]، كه در سال 2004 منتشر كرد، ثابت كرده است كه مولكولهای آب بر اساس پیامی كه به آنها داده می‌شود تغییر شكل می‌یابند و تحت تاثیر آن قرار می‌گیرند مثلاً در تكرار كلمه عشق برای یك قطره آب كریستالهای آن منظم و زیبا شده‌اند و در تكرار كلمه جنگ كریستالهای آن در هم شكسته‌اند. پیامهای پنهان آب تئوری تكان‌دهنده‌ای است كه نشان می‌دهد كه چطور آب عمیقاً با آگاهی عمومی و فردی افراد جامعه در ارتباط است. دكتر اموتو، در این تحقیق خود، توانایی آب را در جذب، نگهداری و حتی انتقال احساسات و روحیات بشر بیان می‌‌دارد. او با استفاده از روش عكاسی مخصوص با سرعت بالا به این مطلب پی برد كه كریستالهای تشكیل شده در آب منجمد، هنگامی كه افكار متمركز و خاصی متوجه آن باشد دارای تغییرات خاصی است. همچنین موسیقی، تصاویر و كلمات نوشته شده بر روی صفحه كاغذ و عكسها تاثیر خاصی بر ساختار این كریستالها دارد. اموتو معتقد است آب توانایی دریافت طیف گسترده‌ای از فركانسها را دارد، بنابراین می‌تواند از این طریق دنیا را منعكس كند. وی دریافت، آبی كه از چشمه‌سارهای تمیز جاری می‌شود و آبی كه در معرض كلمات عاشقانه قرار دارد جلوه‌گر اشكال زیبا به صورت رنگی و شفاف است. در حالیكه آب آلوده و آبی كه در معرض افكار منفی قرار دارد به صورت اشكال ناقص و نامتقارن با رنگهای كدر می‌باشد. او همچنین معتقد است از آنجا كه 70 درصد بدن انسان و 70 درصد كره زمین را آب فرا گرفته است ما می‌توانیم سلامتی سیاره و خودمان را با بیان آگاهانه عشق و امیدواری تضمین كنیم. براساس این نظریه هر پیامی كه به آب داده شود، چه در مقیاس كلان و چه در مقیاس كوچك، آب آن را حمل خواهد نمود

 

1-4- آب در قرآن

قرآن كریم، از هنگام نزول تا هم اكنون، سرچشمه پیدایش و سرمایه پرورش بزرگترین و پاكترین روحها، بلندترین همتها، استوارترین اراده‌ها، عمیق‌ترین افكار، عالیترین معارف، نغزترین ادبیات و دل‌انگیزترین هنرها در عرصه‌های گسترده و حوزه‌های گوناگون حیات فكری و فرهنگی و علمی و اجتماعی و ادبی و هنری مسلمانان در همه اكناف عالم و در پهنه تاریخ پر افتخار فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است.

 

قرآن كریم برخلاف روشها و اندیشه‌های كلامی و فقهی و فلسفی، كه بیش از هزار سال است در جامعه اسلامی رایج و شایع شده‌اند، توجه و عنایت فوق‌العاده‌ای به طبیعت و عناصر طبیعت دارد (در این میان، آب از عمده‌ترین عناصر طبیعت به شمار می‌آید)، به طوری كه در میان ادیان الهی هیچكدام به اندازه دین مبین اسلام، به ویژه قرآن كریم، به موضوع «آب» نپرداخته‌اند؛ تنوع موضوعی، تفصیل مباحث آب و تاكیدات قرآن به ارزش و اهمیت آب، بیانگر این حقیقت است كه توجه قرآن به طبیعت و بالاخص آب همه سویه بوده است.

 

واژه «ماء» اصل عبری آن «مُی- میم» و سریانی آن «میا» است كه در عربی تغییر شكل داد و «ماء» شد. این لغت در اصل به معنی «هر مایع غیر جامد» است چه آب مطلق باشد یا آبهای مضاف، ولی وقتی به صورت «ماء» مطلق استفاده می‌شود منسوب به آب خالص است.

 

واژه «ماء» در قرآن كریم 59 بار به صیغه مفرد و 4 بار با متصل شدن به ضمائر به كار رفته است. ماء به صیغه مفرد در موضوعات گوناگون كاربرد داشته است:

 

1)   ماء به معنای باران: در آیات سوره‌های بقره (آیات 23 و 164)، انعام (آیه 99)، اعراف (آیات 50 و 57)، انفال (آیه 11)، یونس (آیه 24)، رعد (آیه 17)، ابراهیم (آیه 32)، حجر (آیه 22)، نحل (آیات 10 و 65)، كهف (آیه 45)، طه (آیه 53)، حج (آیات 5 و 63)، مؤمنون (آیه 18)، فرقان (آیه 48)، نمل (آیه 60)، عنكبوت (آیه 63)، روم (آیه 24)، لقمان (آیه 10)، فاطر (آیه 27)، زمر (آیه 21)، فصلت (آیه 39)، زخرف (آیه 11)، ق (آیه 9)، قمر (آیه 11)، نبأ (آیه 14) و عبس (آیه 25).

 

2)     ماء به معنای بستر و عرش خداوندی: سوره هود (آیه 7).

 

3)     ماء به معنای آب وضو: سوره نساء (43) و سوره مائده (6).

 

4)     ماء به معنای طوفان و سیل سهمگین:‌ سوره هود (آیات 43 و 44).

 

5)     ماء به معنای مطلق آب: سوره رعد (آیه 4)

 

6)     ماء به معنای منشأ خلقت و ماده اصلی موجودات زنده: سوره انبیاء (آیه 30) و سوره نور (آیه 45). 

 

7)     ماء به معنای نطفه در خلقت انسان: سوره‌های طارق (آیه 6)، مرسلات (آیه 20)، سجده (آیه 8) و فرقان (آیه 54).

 

8)     ماء به معنای جوی و نهر آب: در توصیف جویها و نهارهای آب بهشتی.        

 

9)     ماء و سراب: در سوره نور (آیه 39) اعمال ناباوران به سرابی تشبیه شده است.

 

10) ماء در معنای چشمه‌سارها: سوره نازعات (آیات 30 و 31) و سوره قمر (آیه 12).

 

11) آب آشامیدنی در جهنم: سوره ابراهیم (آیه 16) و سوره محمد (آیه 15).

 

12) ماء به معنای چاه آب: سوره‌های قصص (آیه 23)، قمر (آیات 27-28)، ملك (آیه 30) و كهف (آیه 41).

 

13) آب آشامیدنی جاری در بهشت: سوره واقعه (آیات 27 تا 31).

 

همچنین بیش از صد آیه به طور متفرق درباره آب در طبیعت وجود دارد كه هر كدام به ویژگیها و نقش آب اشاراتی مستوفی دارند و گاه مسائل علمی آن را یادآوری كرده، حتی در برخی موارد نیز به چگونگی تصفیه آبها نیز اشاره می‌كند كه بعد از گذشت 14 قرن از این اطلاعات، شگفت‌آور است. 

 

آب در قرآن اهمیتی عمیق دارد. خداوند در آیات متعدد انسان را به تفكر در آب و شكرگزاری این نعمت بزرگ یادآور شده است [1]. آب به عنوان بركت خداوندی است كه حیات می‌بخشد، حیات را حفظ می‌كند و بشر و زمین را پاكیزه می‌گرداند. عرش خدا بر روی آب و بهشت به صورت باغهایی كه نهرهایی زیر آنها جاری است تشریح می‌شود. به نظر می‌رسد كه در قرآن آب با ارزش‌ترین آفریده خداوند بعد از انسان می‌باشد. خاصیت «حیات‌دهندگی» آب در آیات متعدد قرآن اشاره شده است (مثلاً آیات 48 و 49 سوره فرقان: و خداوند آب را از ابرها پایین فرستاده و به وسیله آن زمین را پس از مردنش حیات داده است). آب نه تنها حیات می‌بخشد بلكه هر حیاتی اصلش از آب است (ما هر موجود زنده‌ای را از آب آفریدیم)[2]

در قرآن كریم: آب، رزق الهی است و باید از آن بجا استفاده شود؛ پدیدآورنده و نازل‌كنندة آب آشامیدنی خداست؛ اوست كه با آب انسانها و حیوانات را سیراب می‌كند؛ خداوند بر انسانها به سبب نازل كردن آب آشامیدنی منّت گذارده؛ وجود چشمه‌سارها را بر روی زمین از آیات الهی معرفی كرده؛ چشمه‌های بهشتی را یكی از بهره‌های متقین در بهشت توصیف كرده؛ جهنمیان را از آب آشامیدنی محروم توصیف كرده، به طوری كه از بهشتیان درخواست آب آشامیدنی می‌كنند.

 

قرآن می‌فرماید خداوند انتقال دهندة آب به سرزمینهای خشك است. ایمان و تقوا و استغفار و توبه و پایداری در راه عقیده را از عوامل فراوانی و بركت آب معرفی كرده است[3]. همچنین قرآن كریم در آیات متعدد آسمان و ابرهایی كه به وسیلة باد متراكم می‌شود و چاه و دریا و زمین و كوه‌ها را از منابع تولید و تأمین آب می‌داند.

 

آب برای مسلمانان اهمیت ویژه‌ای برای استفاده در طهارت، وضو، غسل و غیره دارد. امام صادق (ع) آب و طهارت را كلید قرب و مناجات با خدا معرفی نموده‌اند: «چون اراده طهارت و وضو نمودی چنان به سوی آب روان شو كه گویی به سوی رحمت خدای تعالی می‌روی كه خداوند تعالی آب و طهارت را كلید قرب و مناجات خویش و نشانی برای راهنمایی مردم به سوی خوان خویش مقرر فرموده است و چنان كه رحمت خداوند گناهان بندگان را پاك می‌كند نجاست‌های ظاهر را جز با آب نمی‌توان پاك كرد. پس چنان كه هر نعمت دنیوی را با آب، حیات بخشید به رحمت و فضل خویش حیات قلب باطنی و عبادات را نیز به وسیله آب (كه همانا طهارت است) زندگی و كمال بخشید. در صفا، پاكی، شفافیت، فراوانی آن و امتزاج لطیف‌اش با هر چیز بیاندیش و آن را در تطهیر اعضای بدنت كه خدا به تطهیرشان امر فرموده به كار گیر و واجبات و سنن تطهیر را بجای آور كه در هر یك از آنها فواید بسیاری نهفته است پس چون آب را گرامی داشته و آن را به كار گیری، به زودی چشمه‌های فواید بسیاری برایت جوشیده خواهد شد».[4]

 

[1]-آیا به آبی كه می‌نوشید اندیشیده‌اید؟ آیا شما آن را از ابر نازل كرده‌اید یا ما آن را نازل می‌كنیم؟ هر گاه بخواهیم این آب گوارا را تلخ و شور قرار می‌دهیم پس چرا شكر نمی‌كنید؟» (آیات 68 تا 70 سوره واقعه). «بگو: به من خبر دهید اگر آبهای (سرزمین) شما در زمین فرو رود چه كسی می‌تواند آب جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟» (آیه 30 سوره ملك)

 

[2]- انبیاء آیه 30

[3]- اگر مردم پاك و پرهیزگار شوند رحمت الهی بیشتر نازل می‌شود و گاهی بر اثر گناهان فراوان بارش كم می‌شود، در آیه 96 سوره اعراف می‌خوانیم: «اگر مردم ساكن در آبادی‌ها ایمان آورند و تقوا پیشه كنند بركات آسمان و زمین را بر آنان می‌گشاییم». در این كه مقصود از بركات آسمان و زمین چیست در میان مفسران اختلاف نظر است، برخی آن را به نزول باران و روییدن گیاهان تفسیر كرده‌اند و برخی به اجابت دعاها و حل مشكلات زندگی و این احتمال نیز وجود دارد كه مقصود از بركات آسمانی، بركات معنوی و منظور از بركات زمینی، بركات مادی باشد. ولی با توجه به آیات قبل از این آیه كه سخن از مجازات مجرمان به وسیله سیلاب از آسمان یا طغیان چشمه‌ها و یا صاعقه‌ها و زلزله‌هاست به نظر می‌رسد تفسیر اول مناسب‌تر باشد و اشاره به این حقیقت است كه اگر انسان تقوا پیشه كند و با ایمان باشد به جای عذاب، از آسمان و زمین بر او بركت خواهد بارید و این انسان است كه بركات را به بلاها تبدیل می‌كند. آیه 16 سوره جن، نیز استقامت در راه حق را سبب نزول آب بیان می‌نماید: «اگر بر طریقه راست پایداری كنند از آبی فراوان سیرابشان كنیم». علامه طباطبایی نوشته است: مقصود از «طریقه» در آیه 16 سوره جن، راه اسلام است كه پایداری بر آن موجب وسعت در روزی مادی مردم می‌شود و این آیه به معنی آیه 96 سوره اعراف می‌باشد. ایشان در تفسیر آیه 96 اعراف نیز آورده‌اند كه: مقصود از بركات آسمانی، باران و برف و سرما و گرما در وقت خود و مقدار سودمند از آنهاست و مقصود از بركات زمینی گیاه، میوه و ... است.

 

حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «بارش هیچ سالی كمتر از سال دیگر نیست ولی خدا هر جا بخواهد آن را فرود آورد و سنت الهی چنین است كه هرگاه گروهی معصیت‌كار شوند، آن مقدار بارانی كه برای آنان در نظر گرفته بود به جای دیگر می‌برد» (بحارالانوار ج 73 ص 329) . امام سجاد (ع) نیز می‌فرماید: «گناهانی كه مانع بارش رحمت آسمانی است عبارتند از: ستم قاضیان در داوری، شهادت ناحق، كتمان شهادت» (میزان‌الحكمه ج 3 ص 469)

 

 1-5- ارزش و اهمیت آب در روایات اسلامی

معصومین (ع) آب را بهترین نوشیدنی در دنیا و آخرت، اولین آفریده، اولین چیزی كه در قیامت از آن سؤال می‌شود و ... معرفی كرده‌اند. برخی روایات در این مورد عبارتند از:

 

رسول اكرم (ص) می‌فرمایند: « خداوند 3 چیز با بركت را نازل كرده است: آب، آتش و گوسفند»[1]. پیامبر (ص) در این سخن كوتاه، جامع و پرمعنا ابتدا از آب نام می‌برد زیرا دو مورد دیگر نیز از وجود آب به هستی رسیده‌اند. اگر آب وسیله آتش را فراهم نمی‌كرد آتشی پدید نمی‌آمد و اگر منابع وجودی گوسفند را مهیا نمی‌ساخت گوسفندی وجود نداشت، پس بركت آب، حرف اول را می‌زند.

 

امام صادق (ع) فرمودند: «پایداری دنیا با سه چیز است: آتش، نمك و آب»[2]

امام صادق (ع) فرمودند: «برای زمین پایداری نیست مگر با آب (زمین بدون آب پایدار نمی‌ماند)»[3]

 

امام صادق (ع) فرمودند: «ای مفضل! بدان كه اساسی‌ترین نیاز زندگی مادی انسان آب است و نان. بنگر كه خداوند چگونه در این دو تدبیر كرده است: نیاز انسان به آب بیشتر از نیازش به نان است زیرا انسان آب را هم برای خوردن استفاده می‌كند و هم برای وضو، غسل، شستشوی لباسها، سیراب‌سازی حیوانات و آبیاری باغ و مزارع، از این رو آب خرید و فروش نمی‌شود»[4]

 

امام علی (ع) می‌فرمایند: «كسی كه آب و خاك یعنی نیروی طبیعی دارد و نیروی انسانی خود را برای بهره‌برداری به كار نمی‌بندد و با فقر و گدایی می‌گذراند نفرین و لعنت بر او باد»[5]

امام رضا (ع) می‌فرمایند: «نام آب خشیه‌الله است، یعنی مخلوقی كه از خدا ترسیده، زیرا خداوند با هیبت به آن گوهر نظر افكند و تبدیل به آب شد»[6]

امام علی (ع) فرمودند: «شریف‌ترین نوشیدنی، آب است»[7]. در جای دیگر می‌فرمایند: «بهترین نوشیدنی در دنیا و آخرت، آب است.»[8]

 

رسول اكرم (ص) فرمودند: «بهترین نوشیدنی در دنیا و آخرت آب و بهترین خوراكی در دنیا و آخرت گوشت و سپس برنج است.»[9]

 

از امام صادق (ع) نقل است كه رسول اكرم (ص) فرمودند: «بهترین نوشیدنی بهشت آب است.»[10]

 

امام كاظم (ع) فرمودند: «بیشترین لذت در نوشیدن آب سرد است.»[11]

 

امام صادق (ع) فرمودند: «نخستین چیزی كه خدای عزوجل از بنده‌اش سؤال می‌كند این است كه آیا تو را از آب گوارا سیراب نساختم.»[12]

 

امام صادق (ع) فرمودند: «مزه آب حیات است و طعم نان قوت.»[13] امام (ع) با جمله طعم‌الحیات می‌خواهند اهمیت و ارزش ‍آب را بیان نمایند، اگر مزه‌ای برای آب تعیین شود، غیر از حیات، مزه دیگر ندارد و در او بهترین طعمها و گواراترین لذتها وجود دارد، و با آشامیدن آن جانداران ادامه حیات می‌دهند و در صورت نبود آن زندگی مفهومی ندارد و نبود آن مساوی است با نابودی حیات.

 

محمد بن سنان گوید: «از امام صادق (ع) از اولین چیزی كه خداوند آفرید سؤال كردم. فرمودند: اول چیزی كه خداوند عزوجل خلق كرد چیزی‌ است كه همه اشیاء را از او آفرید. عرض كردم فدایت شوم آن چیست؟ فرمودند: آب.»[14]

جابربن جعفی از امام باقر (ع) روایت كرده است: «كه اولین آفریده خدا چیزی بود كه تمام اشیاء از آن بوجود آمد و آن هم آب است.»[15]

 

رسول اكرم (ص) فرمودند: «بدرستی كه عرش خدا بر آب بود و چیزی پیش از آب آفریده نشده بود.» 

 

محمد بن مسلم از امام باقر (ع) نقل كرده است: «همه چیز در اصل آب بود و عرش خدا هم بر آب قرار داشت.»[16]

 

از حضرت ابی‌عبدالله (ع) نقل است كه فرمودند: «خداوند آدم را از آب و گل آفرید پس همت اولاد آدم در آب و گل است.»[17]

 

معصومین تعبیر «ماء معین» (=آب جاری) را بر امام غایب (ع) تطبیق كرده‌اند كه در این صورت آن یك تعبیر كنایی برای رهبر آسمانی امت اسلام خواهد بود و استفاده از این واژه درباره امام زمان (عج)، كه علم و عدالت جهان‌گستر او مایه حیات است، نیز خود نشانی از ارزشمندی آب است. هادیان شیرازی (1378)، در رساله خود با عنوان «موعود در قرآن: سلام بر مظهر آب روان»، تفسیر واژه آب در قرآن، را وجود مقدس ائمه (ع) و امام زمان (عج) می‌داند. نویسنده با توجه به آیاتی از قرآن، مانند آیه 21 سوره زمر و 30 ملك، كه از آب به عنوان یكی از نعمت‏های بزرگ الهی كه انسان را به خداشناسی رهنمون می‏سازد یاد شده و همچنین برخی از روایات كه در تفسیر آنها وارد شده به این نتیجه می‏رسد كه همان‏گونه كه زمین و طبیعت برای طراوت و بارور شدن نیاز به آب دارند و با جریان آب، روی زمین زیبایی و بركت نمایان می‏شود، روح بشر نیز در تداوم حیات خود، به چنین خوراك و آبیاری نیاز دارد و آن، انوار ائمه و نور امام عصر است كه در دل‏ انسان‏ها جریان می‏یابد و پاكی‏ها و زیبایی‏های معنوی را در جان و جامعه بشری جاری و ساری می‏سازند؛ چنان‏كه در زیارت امام علی (ع) آمده است: سلام بر تو ای مظهر آب روان.

 

1-6- چالشهای آب در عصر كنونی

بخش عمده منابع آب كره زمین دارای كیفیت پایین (شور) بوده و تنها 5/2 درصد آبهای موجود شیرین می‌باشد كه حدود 97 درصد آن را یخ‌ها و برفهای دائمی و آبهای زیرزمینی فسیلی تشكیل می‌دهد و تنها 3 درصد از 5/2 درصد، آبهای تجدیدپذیر در چرخه بارش و تبخیر را تشكیل می‌دهد كه آن نیز از نظر مكانی و زمانی با نیازها مطابقت ندارد. بر اساس گزارشات اعلام شده، در سال 1950 تعداد 12 كشور با حدود 20 میلیون نفر جمعیت و در سال 1990 تعداد 26 كشور با جمعیت 300 میلیون نفر با كمبود آب مواجه بوده‌اند و پیش‌بینی می‌شود در سال 2025 تعداد 65 كشور با جمعیت حدود 7 میلیارد نفر با كمبود آب مواجه شوند. كمبود آب آشامیدنی از یك سو و نیاز روزافزون به غذا، از سوی دیگر، منابع آب موجود در كره زمین را با بحران جدی و خطرناك مواجه خواهد كرد. 

 

فشار بر منابع آب محدود دنیا در حال افزایش است. همراه با انتقال آب رودخانه‌ها به سمت شهرها و مزارع كشاورزی، دریاچه‌ها و تالابها در حال خشكیدن و كوچكتر شدن هستند، كشاورزان برای تامین غذای جمعیت رو به افزون، مجبور به برداشت بیش از حد از آبهای زیرزمینی هستند، راندمان آبیاری پایین است، بین كشاورزان و شهرنشینان اختلاف و تنازع بر سر آب وجود دارد، آلودگی آبها همواره موجبات نگرانی دولتها و مردم را فراهم می‌آورد. لذا برای برآوردن نیازهای رو به افزایش به جای اینكه فقط بر احداث سدهای عظیم و سیستمهای بزرگ انتقال آب، با تمام عواقب مخرب زیست‌محیطی، بهداشتی و اجتماعی تمركز كرد لازم است كه رویكرد در مورد كل مساله آب تجدید نظر شود. افزایش راندمان و آلوده نكردن منابع می‌تواند انتخاب اول باشد و فاضلاب به جای اینكه به عنوان یك دردسری كه باید از آن خلاص شد نگریسته شود به عنوان منبعی سودمند و بارآور دیده شود. 

 

آب هم اكنون به صورت یك منبع استراتژیك و  محدود‌كننده برای توسعة اقتصادی و اجتماعی در آمده است (بخصوص در خاور میانه) كه می‌تواند منجر به جنگ شود [1] لذا اخلاق جدید آبی شرط لازم امنیت ملی و صلح در این جهان بسته و محدود می‌باشد. در گزارش سازمان ملل آمده كه: «وفور یا كمیابی‌ آب‌ می‌تواند به‌ معنای‌ سعادت‌ یا فقر، زندگی‌ یا مرگ‌ و حتی‌ عامل‌ بروز جنگ‌ باشد. اغلب‌ كشورها مسائل‌ نگران‌ كنندة‌ زیادی‌ در ارتباط‌ با كمیت‌ و كیفیت‌ منابع‌ آب‌ خود دارند و كشورهای‌ بسیاری‌ از پیامدهای‌ آلودگی‌ آبهای‌ ساحلی‌ خود نگرانند. محدودیتهای‌ تأمین آب‌ جدید در حال‌ افزایش‌ است‌ و با خشكسالی‌ها ، تهی‌ شدن‌ منابع آبهای‌ زیرزمینی‌ و تخریب‌ منابع‌ جنگلی‌ تشدید می‌شوند. این‌ در حالی‌ است‌ كه‌ نیاز به‌ آب‌ برای‌ مصارف‌ كشاورزی‌، تولید انرژی‌، تولیدات‌ صنعتی‌ و مصارف‌ شهری‌ به‌ سرعت در حال‌ افزایش‌ است».

فصل دوم: آب از منظر ادیان و تمدنها

 

2-1- مقدمه

انسان، همواره باورهای دینی خود را به گونه‌ای با طبیعت گره زده است. او آنگاه كه خدای قادر و متعال را در پی آفرینش جهان، از تلاش و كار وارسته می‌پنداشت و اله‌ها و رب‌النوع‌ها را دست‌اندركار تدبیر امور گیتی می‌دانست، بر پای این رب‌النوع‌ها به سجده می‌افتاد و زمانی كه از اندیشه‌های والا برخوردار  می‌شد و از بند الهه‌ها می‌رست و خدای متعال را همه كاره حیات می‌شمرد دست تضرع به سوی او می‌گشود تا بر قوای طبیعت فرمان رحمت و لطف دهد و از خشم و غضب بر بشر خاكی درگذرد. از این‌رو نمی‌توان هیچ پدیده طبیعی مرتبط با سرنوشت انسان خاكی را، بی‌نگاه به باور و اعتقاد دینی كاوید و ره به راهی روشن گشود. در مقوله باران و آب كه حضوری سرنوشت‌ساز در زندگی بشر دارد، این مهم نمودی روشن‌تر داشته است.

 

از زمان قدیم، آب همواره در میان تمام ادیان و ملل جایگاه ویژه‌ خود را داشته و مورد احترام و پرستش خاصی بوده است. مردم با عزت و تكریم همراه با ترس به چشمه‌ها و آبهای معجزه‌گر نزدیك می‌شدند. در طی مراسم مذهبی اهمیتی خاص برای آب قایل شده و حتی آن را پرستش و خدایانی به آن نسبت داده‌اند. این ماده در ادوار كهن در اندیشه مردمان باستان اساس و نقطه آغازین آفرینش و زایش دانسته می‌شده است.

 

در اكثر ادیان باستان، آب، باران و عناصر همگون تنها یك مظهر عادی طبیعی نیستند بلكه اصل و ریشه همه چیزند. آب خمیر مایه حیات و خلقت است. به همین سبب است كه ایزدان باران و یا آب و دریا در بین این اقوام، مقامهای بالاتری نسبت به ایزدان دیگر عناصر دارند. بیشتر خدایان آبها در بین ملل مختلف الهه بوده‌اند. در آشور به آنها ایشتار و ملیتا، در بابل ایشتار، در فنیقیه استرادت، در یونان آفردیت، در ایران آناهیتا و در ارامنه به آنها آناهید و استخیك می‌گفتند. اینها در بین مردم گرامی‌تر از خدایان دیگر بوده‌اند و مجسمه‌ها و بناهای آنها در مكانهای پر آب ایجاد می‌شد.

 

این همه نقش و قدرتی كه مردم باستان برای خدایان آب، باران، رعد و برق، رودخانه‌ها و دریاها قایل بودند بیانگر اهمیت و عظمت باران و آب در زندگی بشر است. این نقش و اهمیت هیچ‌گاه ارزش خود را از دست نداده است بلكه همواره در حال ازدیاد بوده و روز به روز نیز بیشتر می‌شود. در ادیان توحیدی نیز آب از نقش ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. 

 

در شاهنامه فردوسی پیل سپید كه منكوب رستم می‌شود همان روح آب است كه مهار می‌شود و رونق كشاورزی را به همراه دارد. ناصر خسرو قبادیانی نیز در دیوان اشعار خویش آفرینش را این چنین دانسته:

 

نهاد عالم تركیب و چرخ و هفـــت اختر          شد آفریده به ترتیب از این چهار گوهر

 

ز آب روشن و از خاك تیره و آتش و باد          چهار گوهر و هر چهار ضد یــكـدگـر

 

در این بخش، آب از منظر ادیان و تمدنهای باستان، ادیان توحیدی و همچنین آب در فرهنگ ایرانیان بیان می‌شود.

 

 

 

2-2- آب از منظر ادیان و تمدنهای باستان

آب به عنوان اساسی‌ترین عامل تولید، در شكل‌گیری و سقوط تمدن‌های كهن نقشی تعیین‌كننده‌ داشته است. از نظر باستان‌شناسان، نخستین آبادی‌ها در نزدیكی رودها و دریاچه‌ها پدید آمده‌اند. بسیاری از جامعه‌شناسان عقیده دارند كه نخستین تمدنهای جهان در نزدیكی رودهایی چون سیحون و جیحون، سند، دجله و فرات و نیل در آسیا و شمال آفریقا به وجود آمده‌اند.

 

آب در اساطیر كهن، عنصری است ازلی و غیرمخلوق كه نقش درجه اولی در پیدایش طبیعت و تحولات آن ایفا می‌كند. برخی اساطیر بابلی در باب «افسانه خلقت» در آن واحد، آب را هم خدا و هم ماده معرفی می‌كنند. در این اسطوره‌ها، آب اولین موجود هستی است و وجودی ازلی دارد. از نظر بابلیان، دو وجود ابدی و ازلی به نامهای آپ- سو (موجودی مذكر و ایزد آبها و دریاهای شیرین) و تیامت (موجودی مؤنث و ایزد بانوی اقیانوسهای شور) سرچشمه و آغاز گیتی به شمار می‌آمدند و هر موجودی از آمیزش این دو به وجود آمده بود (زمین و آسمان و آلهه دیگر از این دو الهه پدید آمده‌اند). كلمه آپ- سو از دو بخش آپ و سو تشكیل شده است. «آپ» همان آپ در اوستا و آب در زبان فعلی ماست كه در هر سه فرهنگ به معنای ماده حیات‌‌بخش مورد استفاه قرار گرفته است. واژه سو نیز در زبان تركی به معنای آب می‌باشد. این كلمات و داستانهای مشترك ریشه در همبستگی شرق كهن دارد. «ائا» كه نام دیگرش انكی بود ایزد آسمان و سومین ایزد بزرگ بابل می‌باشد؛ ائا نامی سومری و به معنی «خانه (معبد) آبها» می‌باشد.

 

در یكی دیگر از افسانه‌های بابلی، جهان را به‌مانند توده‌ای ضخیم از آب دانسته‌اند كه در طی مراحل مختلف آفرینش به تدریج ایزدان گونه‌گون از دل آن پدید آمده‌اند. از میان این ایزدان آن كه صاحب دانش، هوش و خرد برتری نسبت به سایرین بود زمین را آفرید. به فرمان او طوفانی عظیم به‌پا شد. زمین خشك از دریای آب جدا گشت، در این حال جهان به آرامش رسید و كارها منظم گردید. مرز بین دریاهای آسمانی و زمینی مشخص گردید و در نهایت رودها پدید آمده و هر یك مرزی جداگانه پیدا كرد.

 

در بین‌النهرین، در میان قوم سومری نیز آب در آفرینش سهیم و دارای نقش بود. در این تمدن، جهان، قبل از آفرینش در خواب بود. «انكی»[1] خدای آب اولین خدایی بود كه دست به آفرینش زد و در پاسخ كی سیل (بانوی باكره) كه از وی طلب آب حیات می‌كند، به آفرینش آب دست می‌زند و از دهانه جوشان چشمه‌ها، برایش آب بیرون می‌آورد و آب شیرین را در قلمرو پهناورش به فوران می‌اندازد.

 

شهرش را با آبی فراوان سیراب می‌كند.

 

چاه‌های آب تلخش، چاه‌های آب شیرین می‌گردد.

 

كشتزارهایش را از غلات می‌پوشاند.

 

«انكی» نه تنها آب را می‌آفریند بلكه در همكاری با خدای زمین «نین‌تو» به آفرینش حیات اقدام می‌كند و همه چیز را می‌آفریند. حتی در آفرینش انسان، كار اصلی، كه همان دمیدن روح است، بر عهده اوست.

 

در میان سومری‌ها، خدای آب و خدای خرد و هنر جادوگری، یك فرد بود و این امر بیانگر اهمیتی است كه آب در ذهن سومری‌ها داشت.

 

در نقشی كه بر روی یكی از مهرهای استوانه‌ای شوش حك شده ایزد بانویی كه ظرف آبی در دست دارد دیده می‌شود كه با احتمال قریب به یقین الهه آب را نشان می‌دهد كه آب حیات‌بخش را به بندگان خود تقدیم می‌كند. این ایزد بانو شاید همان ائای سومری- بابلی باشد كه آفرینش بشر را به وی نسبت می‌دهد.

 

در تمدن فینیقیه، خدای «ئل» در رأس ایزدان فینیقی قرار داشت. وی فرمانروای سرزمین كنعان بود كه رودها را به سوی اقیانوس رهنمون می‌كرد و بدین‌گونه زمین بارور می‌گردید. ئل مالك آبها و آفریننده سایر ایزدان و موجودات در عالم هستی بود. او امواج را در آسمان نگاه می‌داشت و دوباره به صورت باران بر زمین می‌بارید. همه محصولات به اراده بعل، الهه باد و باران، مرتبط می‌شد و او بخشنده آب برای مزارع و رطوبت برای گیاهان بود.

 

مصریان برای نخستین بار علایم آبهای روان را روی پاپیروس یا سنگ تصویر می‌نمودند. آنها به توده آبی عمیق و لایتناهی اعتقاد داشته كه از آسمانها، جهان و تمام پدیده‌ها به وجود آمده‌اند؛ به دلیل جنبه خدایی آب، هر كس در آب غرق می‌شد سعادتمند بود و مغروق خدا را مخلوق خدا می‌دانستند. در مصر معابدی بسیار منسوب به آب وجود داشت. آنها برای آبها گاو نر، اسب و انسان قربانی می‌كردند. رود نیل رود مقدس به حساب می‌آمده و عامل پرستش بوده و هستی مصریان ارتباط مستقیمی با آب این رودخانه داشت. الهه رودها سارساوادی نامیده می‌شد كه مطابق با آناهیتای ایرانیان بود. او سمبل پاكی و شجاعت و مادری بود.

 

در اعتقاد مصریان باستان، جهان چیزی جز آب راكد نبود. آنان بر این باور بودند كه عالم را اقیانوسی آغازین به نام «نان» فرا گرفته است؛ آبهای ساكن و بی‌حركت كه زمین همچون تپه‌ای از آن سر برآورد و حیات آغاز شد و بر این نیز تاكید داشتند كه فرجام عالم نیز با بلعیده شدن زمین توسط آبهای سرگردان تحقق خواهد یافت. از این روی آغاز و انجام زندگی و جهان از دو سو با آب محدود است. در باور آنان نه تنها و زندگی و عالم سر از آب برمی‌آورد بلكه خدای اصلی و پرقدرتی همچون «آتوم» نیز از آبهای سرگردان بیرون می‌آید. در روایت هرموپولیتی از آفرینش، اقیانوس آغازین آرام و بی‌حركت «نان» و «نانوت» از هشت خدای اصلی شمرده می‌شود. بر پایه این روایت در باور مصریان قدیم، آب یا همان اقیانوس آرام و بی‌حركت، در جایگاه خدا نشسته است. 

 

از نظر آنان مصر هدیه نیل است كه از آب آن حیات موجودات تضمین می‌شده و از طغیان آن و به جای گذاشتن گل‌ولای سودمند زمین بارور می‌گشته است. طبیعی است كه مصریان نیل را به مثابه خدایی می‌پنداشتند كه حیات را به مصر بخشیده است. خنوم ایزد باروری و آفرینش بود كه به شكل قوچ یا بز نر تجسم می‌شده است. وی نماد رود نیل بود و معبدش در ناحیه كاتاركت كه مصریان باستان آنجا را سرچشمه نیل می‌پنداشتند، قرار داشت. مصریان به خنوم به عنوان سرور آب خنك و خدای آبشار نیل نگاه می‌كردند. وی را پاسدار دو چشمه از چشمه‌های نیل در جزیره بیل‌سان می‌دانستند و وقتی كه 7 سال قحطی در مصر بوجود آمد مردم 12 قطعه زمین در حاشیه رود نیل به وی وقف كردند و پس از آن خشكسالی برای همیشه از مصر رخت بربست. این رب‌النوع با الهه‌ای به نام «هكت» كه الهه آب است ازدواج كرده و با همكاری هم، شاهان و ملكه‌ها را آفریده‌اند.

 

به عقیده هندیان باستان، زمین نیمكره بزرگی بود كه بر دوش 40 پیل ژیان قرار داشت. پیلان خود بر لاك‌پشتی بزرگ آبی به نمایندگی خدا ویشنو، و لاك‌پشت نیز بر روی مار كبری كه نمادی از آب است ایستاده است.

 

كتاب ریگ‌ودا كه جزئی از كتب چهارگانه ودا (شامل ریگ‌ودا، یاجور ودا، سامه‌ودا و واثروه‌ودا) می‌باشد از قدیمی‌ترین كتاب دینی بشریت محسوب می‌شود و تاثیر بسزایی بر سایر ادیان شبه‌قاره هند گذاشته است، به طوری كه عده زیادی از مردم هند از این دین یعنی ودایی یا هندو پیروی می‌كنند و دین برهمایی نیز از دل همین دین بوجود آمده است.

 

در این دین «وارونا» در آغاز خدای گنبد آسمان بود كه همه چیز را فرا می‌گرفت. او همواره با آبها و اقیانوس‌ها مرتبط بود به طوری كه با گذشت زمان این ارتباط صفت اصلی وی گردید. اصلی‌ترین و مهم‌ترین خدای فضا (برزخ میان آسمان و زمین) «ایندرا» بود كه در عین حال مهمترین ایزد ریگ‌ودا نیز به شمار می‌آید. او خدایی بود كه آبهای كیهانی را برای استفاده موجودات زمینی و حفظ حیات جاری ساخت.

 

در ریگ‌ودا اشعار و ادعیه‌هایی دیده می‌شود كه رستگاری و نجات از اهریمنان را در رسیدن به بهشتی پر آب دانسته: باشد كه در آسمان و زمین، ما را از اهریمن هراس‌انگیز حفظ كند. باشد كه ما به آسایش و به اردویی پر از آب دست یابیم. ریگ‌ودا 1، 185   

 

نزد هندیان باستان ایزدانی همچون وارون، میترا، ویشنو، ایندرا، رودر، سرشواتی، اپم‌نپا، شیوا و لكهشی با آب و مسائلی همچون آفرینش آب، آب‌زایی و پدید آمدن خود ارتباط مستقیم دارند. در داستانهای ودایی، ویشنو یكی از ایزدان سه‌گانه است كه از صفات او تحریك و جاری‌بودن به شكل آب است به نحوی كه همه جا را فرا می‌گیرد. آیین تطهیر هندوان در رودخانه گنگ بازمانده آیینی است بس كهن كه ریشه در اعتقادات ودایی و برهمایی دارد.

 

در واقع در میان هندیان «ایندره» (خدای باران) از تمام خدایان دیگر قدرتمندتر و محبوب‌تر است و نه تنها در آفرینش آب بلكه در پیدایش همه چیز نقش دارد. ایندره تمامی وفور زندگی، كیهان و انرژی‌های زیست‌شناسانه را در خود دارد، آبها را روان می‌سازد، ابرها را می‌گشاید، گردش شیره گیاهی و خون را تسریع می‌كند و بر تمامی تری‌ها حاكم است و هر نوع باروری را تضمین می‌كند. متون كهن او را ایزد «هزار بیضه»، «ارباب مزارع»، «گاو زمین»، «بارور كننده مزارع، جانوران و زنان» می‌نامند.

 

در اساطیر یونانی «نایادها» به عنوان پریان آب معروف بودند. هر رود و رودخانه‌ای پری مخصوص به خود داشت. مانند اسكورات، ملتزمین زئوس، پوسیدون و آفردیت. نایادها حامیان طبیعت بودند و صداهایی كه از طبیعت شنیده می‌شد به آنها نسبت داده بودند.

 

در اساطیر یونانی خدایان بسیاری به عنوان خدایان آبها، رودخانه‌ها و دریاها و دریاچه‌ها بودند. نایادها پریان آبها بودند كه در قعر دریا می‌زیستند. نروس فرزند اقیانوسها بود و 50 دختر زیباروی او حامیان مسافران دریاها بودند. نپلن خدای ابرها بود. پوسیدون از همه معروف‌تر بود و حیوان بسیار عزیز و مقدس او اسب بود و امواج دریا با اسبهایی كه روی دو پا بلند می‌شدند مقایسه می‌شد. او به وسیله سه شاخه‌ای كه در دست داشت طوفانهای عظیمی را به وجود می‌آورد.

 

پروتوس، پیشگوی دریا بود و مانند دریا می‌توانست قیافه و ماهیت خود را تغییر داده و در قالب حیوانی در آید كه خود می‌خواست. او بیشتر اوقات از دریا بیرون می‌آمد و آینده را پیش‌گویی می‌كرد. مردم تراوا برای رودخانه‌ها قربانی می‌كردند و حیوانات زنده مانند گاو و گوسفند و اسب را به آب می‌دادند. روستائیان هنگام عبور از رودخانه سبزه‌ای به عنوان هدیه به آب می‌دادند. بزرگترین خدای رودها آلكیس بود. هرو حتی او را خدای تمام چشمه‌ها، رودها و دریاها می‌نامید. در بطن تمام این خدایان در یونان باستان، این آب است كه مورد پرستش است. خدایان آب مانند دریا هم نیكی و هم بدی می‌كردند. نایادها از زمان خلقت دریاها به وجود آمده بودند و با آنها می‌زیستند. در اساطیر یونان آمده كه نایادها بعدها به قالب انسان در آمده و مانند قهرمانان یونان محسوب می‌شدند.

 

سرشناس‌ترین آنها تدیس دختر اورانوس‌وگی و مادر اكلیس الهه‌ی دریاها بود. او می‌توانست به شكلی درآید كه خود می‌خواست. نایادها كه پریان دریا بودند خواهران او به حساب می‌آمدند. پریان دریایی 50 نفر بودند كه در قعر دریاها در قصر پدر زندگی می‌كردند. هسپن دختر اقیانوس و لارمدون، برای طعام هیولای دریا به صخره‌ای میخكوب شده بود. هركول وقتی او را در چنین شرایطی می‌بیند هیولای دریا را می‌كشد و او را نجات می‌دهد.  

 

در میان یكی از قبایل بدوی آفریقا باران بهای تلاش انسان در یافتن فرزند گمشده خدای اصلی است. در بین این قبیله، پسر خدای اصلی به زمین می‌آید و «اندریانا ناهاری» انسان را از آسمان به زمین فرستاد تا پسر وی را بیابد گرچه انسان تلاش بسیار در یافتن فرزند خدا كرد لیكن نتیجه‌ای نگرفت و خدا در مقابل این تلاش خالصانه، آب را به انسان هدیه داد. 

 

در افسانه‌های چینی، از باران و آب، رود و دریا به عنوان جزئی از موجود نخستین یاد شده است. در این افسانه‌ها موجودی نخستین به نام «پانكو» از بی‌نظمی و آشوب مطلق كه قبل از آفرینش بر جهان حاكم بود به وجود می‌آید و از اشك او دریاها و رودها و از تنفسش باد بوجود می‌آید. در بعضی از این افسانه‌ها رودها و دریاها از گوشت تن پانكو بوجود می‌آید و در بعضی دیگر از خون او و باران از عرق تن وی بوجود می‌آید.

 

در ادیان فلسفی چین گرچه نامی از خدایان و رب‌النوع‌ها نیست، لیكن در پاره‌ای از آنها نظیر مكتب فلسفی «دائو» تنها مظهر طبیعی كه به دائو شباهت دارد آب می‌باشد؛ زیرا آب با نرمی و صبوری سخت‌ترین چیزها را با خود می‌برد و در سكون و آرامش، همه چیز را می‌شوید و صیقل می‌دهد و در عین حال دارای نیروی مهیب و قوی است كه سخت‌ترین سنگها را به سنگریزه تبدیل می‌كند. با این همه وقتی ساكن است زلال می‌باشد و این اوصاف در دائو وجود دارد؛ زیرا دائو حقیقت نهایی است كه در میان همه چیز است و در عین حال ورای همه چیز است و نیروی پوینده طبیعت است و همه چیز اوست و مادر تمامی جهان می‌باشد.

 

انسان كامل همچون آب است؛ مدام كه می‌رود خدمت می‌كند و همچون آب در جستجوی مقامی نازل است.

 

در این مكتب فلسفی بهترین تمثیل همگون با حقیقت مطلق كه انسان و هستی در پی آن است، همان آب است و آب، ارج و مقام بالایی دارد و می‌تواند بشر را در رسیدن به دائو راهنمای خوبی باشد.

 

بومیان استرالیایی خدایی را به نام نگوگ‌ونگی می‌پرستیدند كه خدای آب و برترین خدایان بود.

 

مغول‌ها و طوایف تاتار برای چشمه‌های مقدس قوچ و خروس قربانی می‌كردند.

 

فنلاندی‌ها خدای آبها را «آهتی» می‌نامیدند. او پیرمردی متین و با وقار بود، ریش او علوفه‌های دریایی و لباسش كف آبها بود. وی سلطان امواج بود و گنجهای بسیاری در میان آنها داشت.

 

در باور میشتك‌های مكزیكی نیز جهان، قبل از آفرینش در آب غوطه‌ور بود و آنگاه كه خدایان به وجود آمدند تصمیم بر بیرون آوردن جهان از آب گرفتند و آفرینش آغاز شد:

 

«... پیش از آنكه سال و روز باشد تاریكی و تیرگی بود. جهان در آب غوطه می‌خورد. فقط گل‌ولای بود پس خدای پایدار شد كه نامش «آهو» بود و نام دیگرش «مارشیر» و نیز ایزدبانویی به غایت زیبا به نام «آهو» و نام كوچك «مارببر» گفتند كه اكنون آغاز آفرینش ایزدان دیگر است»

 

در میان تولتك‌های مكزیك، آب نقشی در آفرینش ندارد بلكه در از بین بردن اولین دوره خلق كه از خاكستر بود وارد عمل می‌شود و همه آنان را می‌شوید و تبدیل به ماهی می‌كند تا دومین دور آفرینش آغاز شود.

 

در بین قوم دیگری از اقوام آمریكای مركزی به نام «مایا» اسطوره‌های آفرینش از فراگیری آب بر زمین قبل از آفرینش سخن می‌گوید:

 

«... زمین ابتدا همچون مه، همچون ابر بود، آنگاه صدای كوه‌ها برخاست كه از آب سر بیرون آوردند»

 

در میان مایاها، كه ذرت غذای اصلی آنها را تشكیل می‌داد، ایزدان باران از محبوبیت بالایی برخوردار بودند؛ زیرا تنها این ایزدان بودند كه انسان را در رسیدن به ذرت كمك می‌كردند. در یكی از اسطوره‌های این قوم آمده است:

 

«انسان وقتی از طریق مورچه‌ها به وجود ذرت در زیر صخره‌ها پی برد در صدد به دست آوردن آن شد. لیكن به تنهایی بدان دست نیافت و ایزدان باران كمك خواست و آنان بسیار در این راه تلاش كردند و در نهایت، كهن‌سال‌ترین ایزد باران با كمك داركوب، سست‌ترین نقطه صخره را كشف كرد و با فرستادن رعد آن را شكافت و ذرت را آزاد كرد تا انسان از آن بهره گیرد».

 

در میان «مایاوی‌ها» خدای باران یكی از خدایانی است كه چهار گوشه آسمان بر دوش اوست.

 

در میان «آزتیك‌های» مكزیك، قلمرو خدای باران بر بلندترین نقطه كوه‌های پوشیده از برف است.

 

در بین «بالتوك‌ها»، ایزد باران و ایزد آب از جمله مهمترین ایزدانی هستند كه چهار ایزد در آفرینش آن دو دست‌اندركار بودند تا در موقع نیاز از آن دو آب خواسته شود. این دو ایزد نه تنها موجب وفور نعمت می‌شدند حتی خشكسالیها و سیل و یخبندان هم به عهده آنان بود. آن دو همكار بودند و سرایی با چهار حجره داشتند كه در هر كدام یك تغار بود. باران مناسب و رویاننده از یكی از تغارها بنا بر اراده آن دو و توسط ماموران دون‌رتبه به زمین می‌بارید و بارانهای نامناسب از تغاری دیگر.

 

ایزد باران و آب در میان این قوم هم مهربان و امیدوار بود و هم ترسناك و غضب‌آلود و شاید همین دو چهره متضاد بود كه شاهد قربانی كودكان بسیاری در پیشگاهش می‌گردید.

 

در میان باستانیان، ایزد باران و آب چنان با اهمیت بود كه بارها و بارها انسانها در پایش قربانی شدند. در «چیچن ایتسای» مكزیك چشمه مقدسی متعلق به یاماها وجود دارد كه در هنگام خشكسالی انسانهای زنده را به ایزد باران پیشكش می‌كردند تا سر مهر آید و باران رحمت فرو فرستد. در منطقه سمپو آرا «توتوناك‌ها» برای ایزد باران هر سه سال یك كودك قربانی می‌كردند و حتی رقص‌های خاص باران، زمین و ذرت داشتند.

 

در میان «تاراسك‌ها» كه قوم دیگری در آمریكای مركزی بودند گرفتن اسیر برای قربانی یكی از اهداف جنگ به شمار می‌آمد و پس از آنكه اسیران را می‌گرفتند و برای ایزد باران قربانی می‌كردند دو نفر از رؤسای قبیله می‌رقصیدند و در رقص خود رقص ابرها را تجسم می‌بخشیدند و سپس خون و قلب قربانی را در چشمه مقدس می‌ریختند تا بخاری كه از آن بر می‌خیزد ابرهای باران‌زا را به وجود آورد.    

 

در بین قبایل آزتك مكزیك جشن‌های خاصی برای ایزدبانوی آب و دریا اجرا می‌كردند. در این جشن‌ها كاهنان چهار روز روزه می‌گرفتند و سپس به دریا می‌رفتند و یكدیگر را به زیر آب فرو می‌بردند. اینان برای جوان كردن ایزد باران، كودكان را در چشمه‌ها، دریاچه تسكوكو، مكانهای خاص و حوضچه‌ها قربانی می‌كردند. در سالهای خشك،، مراسم پرآب‌ورنگ‌تر می‌شد و علاوه بر قربانی كردن كودكان، كاهنان در دریاچه تسكوكو حمام می‌كردند و صدای مرغ دریایی را تقلید می‌كردند. همه این تلاشها برای بر سر مهر آوردن خدای باران بود. آنان برای قربانیان ایزد باران، احترام قایل بودند و تنها آنها را نمی‌سوزاندند.

 

«مایائیان» نیز جشن‌های بزرگی برای ایزدان باران برپا می‌كردند كه همراه با قربانی انسان بود تا ایزدان باران بر سر مهر آید و با تبر خود رعد ایجاد كند و از كدوهایشان باران فرستد.

 

همه این قربانیان، هدیه بشر محتاج به آب و باران برای ایزدان باران، ابر، كوه و ... بود.

 

2-3- آب از منظر ادیان توحیدی

در میان ادیان الهی هیچ‌كدام به اندازه دین مبین اسلام، به ویژه قرآن كریم، به مفهوم آب نپرداخته‌اند. توجه قرآن به طبیعت و بالاخص آب همه سویه است. تنوع موضوعی، تفصیل مباحث آب و تاكیدات فراوان قرآن به ارزش اهمیت آب، بیانگر این حقیقت است. در این قسمت جایگاه آب در برخی ادیان بیان می‌شود: 

 

2-3-1- دین زرتشتی

این مذهب دوگانه‌نگر كه توسط زرتشت بنیانگذاری شد، تضاد بین خیر و شر است. زمانی كه جهان خلق شد روح شر و ریا به اصطلاح شیطان به زمین حمله‌ور شد و مقداری از آب آن را شور ساخت. به اعتقاد زرتشتیان پاكی و پلیدی در مركزیت قرار دارد، به گونه‌ای كه پلیدی، شر به حساب آمده و آب پاك و مقدس می‌باشد. آب دهان انداختن، دست شستن، دفع ادرار و ... از بیم خدشه‌دار كردن تقدس آب ممنوع است. برای حفظ پاكی آب، آتش و زمین اجساد مرده‌ها نه غسل داده می‌شوند، نه به خاك سپرده می‌شوند و نه سوزانده می‌شوند. 

 

در كتاب بْنددهش ایرانی نوشته جمعی از مؤلفین آمده است:

 

«چنین گوید بهدین كه نخستین آفریده همه آب سرشكی بود، زیرا همه چیز از آب بود، جز تخمه مردان و گوسپندان، زیرا آنان را تخمه از اصل آتش است. او، نخست آسمان را آفرید برای بازداشتن اهریمن و دیوان باشد كه آن را آغازین خوانند، دو دیگر، آب را آفرید برای از بین بردن دیو تشنگی، سه دیگر، زمین همه مادی را آفرید. چهارم، گیاه را آفرید برای یاری گوسپند سودمند، پنجم گوسپند را برای یاری مرد پرهیزكار، ششم مرد پرهیزكار را برای از میان‌بردن و از كار انداختن اهریمن و همه دیوان و هفتم آتش را چو اخگری آفرید». 

 

در این كتاب همچنین آمده كه: بنا به اسطوره‌ای كهن آب از گوهر آسمان خلق می‌شود و همچون دیگر آفریدگان در سه هزار سال دوم گیتی پدید آمده و زمین از آب خلق می‌شود و زیر زمین را نیز آب فرا گرفته است. در زبان پهلوی ایزدی به نام برز یزد[1] (در اوستا به نام آپام‌نپات) ایزد آبهاست كه در اوستا به معنی فرزند آبها می‌باشد. او تقسیم‌كننده آبهاست و در فرهنگ ودایی هند نیز به همین نام شناخته می‌شود. تیشتر ایزد باران بود، او ایزدی است كه یشت هشتم اوستا از آن اوست. او ستاره‌ای است دور، سپید و درخشان با سرشت آب كه نژادش از آپام‌نپات است. تیشتر هماورد اپو (دیو خشكی و خشكسالی) است. ناهید (ناهیتا یا آناهیتا) ایزد بانوی مظهر آبهای روان و پاك، مادر آبها، نگهدارنده تخمه نران و مادگان است كه یشت پنجم اوستا مربوط به او و آبهاست و وجود او به روایت این یشت در امر زادن مردمان بوده است. در ایران باستان برای آناهیتا یا الهه آب قربانی می‌كردند.

 

2-3-2- دین صابئین مندایی

صابئین مندایی پیرو پیامبر گرانقدر، یحیی تعمیددهنده، هستند و هم اكنون با آرامش در كنار مسلمانان و در حاشیه رودخانه‌های كارون و كرخه زندگی می‌كنند. واژه صابئه از ریشه عربی «صبع» به معنی «در آب فرو رفته» می‌باشد. معابد پیروان این دین الهی به نام مندی در كنار آبهای جاری است و بسیاری از مراسم مذهبی و اجتماعی این قوم، مانند غسل تعمید و آغاز زندگی زناشویی در كنار آبهای جاری برگزار می‌شود. غسل و تعمید با آب جاری در نظر آنها نه فقط پلیدی ظاهری را برطرف می‌كند بلكه گناه و پلیدی باطن را نیز می‌شوید و از بین می‌برد. در اعتقاد آنها، قوه خلاقه و حفظ كننده عالم كه از آن به عبارت «حیات عظمی» تعبیر می‌كنند مظهرش آب جاری است كه هم حیات می‌بخشد و هم تطهیر می‌كند. به این جهت تعمید در آب جاری ركن عمده دیانت آنهاست. این قوم نیز سرآغاز هستی را آفرینش آب می‌دانند. آیین غسل تعمید كه از گذشته‌ای نامعلوم در شرق وجود داشته و بعدها توسط پیروان عیسی مسیح (ع) به غرب رفته نشانه دیگری از مقدس بودن آب در میان ادیان الهی است كه حضرت یحیی تعمیددهنده در حق حضرت عیسی مسیح و در كودكی به جای آورد.

 

این قوم آب را منشأ حیات و تقویت و تجدید كننده نیروی جوانی و همچنین بهترین عنصر برای زدودن گناهان و آلودگی‌های روحی می‌دانند. بنا به اعتقادات رایج صابئین درخت زندگی از آب پدید آمده و عنصری است كه نور را در جای خود قرار داده، این مزیت سبب شده كه آب را عنصری آسمانی بدانند و آبهای زمینی را نیز متصل به آبهای آسمانی بدانند كه ارتباط با آن باعث جلای روح و جسم از آلودگی‌ها و ناپاكی‌ها می‌شود. در قسمتی از دعای رشامه آورده شده است كه: «... قسمتی از رسومم را با آب جاری پاك كه به فرمان خداوند برای نظافت انسانها و حیات‌ بخشیدن به آنان جاری گشته است انجام می‌دهم.»

 

2-3-3- نقش آب در دین یهود

در باور یهودیان، آب ارزش و اهمیت بسیاری داشته و آب نماد و سمبل پاكی و بی‌گناهی بوده است. در كهن‌ترین بخش تورات و در باب داستان آفرینش و در سرآغاز تورات چنین آمده است: «در ابتدا خدا آسمان‌ها و زمین را آفرید و زمین تهی و غیرحاصلخیز بود و تاریكی بر روی لجه و روح خدا و سطح آبها را فرا گرفت... پروردگار جهانی بساخت در میان آبها و سپس آبها را جدا كرد. خداوند جهان‌آفرین گیتی را بساخت و آبهای زیر گیتی را از آبهای بالای آن جدا كرد و چنین شد.... پروردگار امر فرمود آبهای زیر آسمان یكجا گرد آیند تا خشكی پدید آید و چنین شد. خدای جهان‌آفرین خشكی را زمین نامید و آبهای عظیم، ژرف و فراخ را دریا نام نهاد....»

 

در مجموعه عهد عتیق (كتب شامل تورات و تعدادی از كتب منتسب به دیگر پیامبران و صالحان قوم یهود، مجموعه‌ای به نام عهد عتیق را تشكیل می‌دهند) در مواردی سخن از آب و باران وجود دارد كه بازنگری آن كمك خوبی برای درك اهمیت و نقش آب در ذهن یهودیان خواهد كرد. اولین بحث از آب در كتاب «آفرینش» آمده است. در این نگرش، جهان در آغاز آفرینش چیزی جز آب نبود و عرش و قدرت الهی بر آب استقرار یافته بود و هستی چیزی جز آب نبود. آسمان نیز حاصل تصمیم الهی بر تقسیم آب بود و آسمان چیزی جز یك سد برای تقسیم آب نیست. دریاها نیز چیزی جز بازتاب تصمیم‌گیری از سوی خداوند بر گرد آمدن آبهای بخش پایینی سد نیست. زمین نتیجه‌ای است كه از گرد آمدن و تمركز آنها به دست آمده است.

 

در مزامیر در سرود 104 با تفصیل از آب، باران، ابر و چشمه‌سارها سخن رفته است. در «صحیفه اشعیا» در قطعه 41، خدای ناسیونالیست بنی‌اسرائیل سر مهر می‌آید و تصمیم می‌گیرد نعمت آب را بر آنان عنایت كند. در این مورد می‌خوانیم:

 

«فقیران و مسكینان آب را می‌جویند و نمی‌یابند و زبان ایشان از تشنگی خشك می‌شود، من كه یهوه هستم ایشان را اجابت خواهم نمود، خدای اسرائیل هستم، ایشان را ترك نخواهم كرد. بر تل‌های خشك نهرها و در میان وادی‌ها چشمه‌ها جاری خواهم نمود و بیابان را به بركه‌ آب و زمین خشك را به چشمه‌های آب مبدل خواهم ساخت. در بیابان، سرو آزاد و شطیم و آس و درخت زیتون را خواهم گذاشت و در صحرا صنوبر و كاج و چنار را با هم غرس خواهم نمود»

 

از این قطعه، اهمیت و نقش آب و باران در سرنوشت انسان به خوبی روشن می‌شود. در اینجا آب و باران به عنوان نشانی از مهر و لطف خدای نژادپرست كه هم زودرنج است و هم علاقه‌مند به سرنوشت بنی‌اسرائیل مطرح شده است. اما همین خدای ناسیونالیست وقتی به جنگ دشمنان بنی‌اسرائیل اقدام می‌كند از طریق محروم ساختن آنان از آب وارد عمل می‌شود.

 

خدای بنی‌اسرائیل زمانی كه از خلاف‌كاری‌ها و گردن‌كشی‌های بنی‌اسرائیل خسته می‌شود از آب باران به عنوان ابزاری برای مجازات بهره می‌گیرد. این نوع بهره‌گیری‌‌ها، بیانگر اهمیت و نقش آب در حیات انسان است. در كتاب «عاموس» نیز مجازات قطع باران و خشك شدن مزارع به علت سرپیچی اسرائیلیان از دادن قربانی در راه خدا یاد شده است. این مجازات در عداد مجازات سنگین دیگری از قبیل از بین رفتن جوانان بنی‌اسرائیل در جنگها قرار گرفته. از این همطرازی نیز به خوبی اهمیت و نقش آب و باران در زندگی بشر از دیدگاه خدای بنی‌اسرائیل روشن می‌شود.

 

یهودیان از آب به عنوان وسیله‌ای برای حفظ خلوص و پاكی استفاده می‌كنند. شستن دست قبل از غذا اجباری است. زمانی، غسل كردن در بین یهودیان رایج و اجباری بوده است.

2-3-4- آب در آیین مسیح

همه كلیساهای مسیحی یك آیین ابتدایی شامل استفاده از آب دارند. غسل تعمید یكی از مراسم مذهبی این آیین نیز می‌باشد. در اعتقادات ارامنه، آثار پرستش آب آشكارا دیده می‌شود. مردم، آب را شفادهنده بیماریهای گوناگون می‌دانستند. در كتاب مقدس ارامنه بارها از آب به عنوان عطیه خداوندی سخن به میان آمده است.

 

البته، در انجیل، توجه به مظاهر طبیعت چندان نمودی نداشته و پدیده‌هایی همچون آب و باران حتی به عنوان ابزار مجازات و یا وسیله اعلان رضایت الهی مطرح نشده‌ است. در عهد جدید و به ویژه چهار انجیل مشهور، تنها در چند مورد از آب یاد شده است كه در آن موارد نیز آب هدف اصلی نیست؛ از قبیل بر آب قدم ردن حضرت عیسی (ع)، تبدیل كردن آب به شراب، مقارنه بین چاه آبی كه ابراهیم (ع) برای بنی‌اسرائیل كنده بود و آب حیاتی كه مسیح (ع) به مردم ارزانی می‌دارد، آب برای غسل تعمید و نظایر آن.

2-3-5- نقش آب و آفرینش گیتی از منظر اسلام

آب در بین مسلمانان، بخصوص شیعیان، از ارزش و احترام و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. آب مایه طهارت و پاكی است، شریف‌ترین مخلوق بعد از انسان، بهترین نوشیدنی دنیا و آخرت، مهریه حضرت زهرا (س)[1]. شنیدن كلمه آب، یاد حسین تشنه‌لب (ع) در ذهن و قلب را تداعی می‌كند[2]. 

 

در قرآن كریم آیات زیادی وجود دارد كه خداوند بزرگ از آفرینش جهان هستی سخن به میان آورده است. از میان این آیات، مشهورترین آنها آیه 30 سوره انبیاء می‌باشد كه می‌فرمایند:

 

وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ

 

«و هر چیز زنده‌ای را از آب قرار دادیم».

 

و در آیه 45 سوره نور می‌فرماید:

 

وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء

 

«تمام جنبندگان را از آب آفرید»

 

اهمیت آب در قرآن تا جایی پیش می‌رود كه خداوند در آیه 7 سوره هود می‌فرمایند در آغاز گیتی عرش خود را بر روی آب قرار داده:

 

وَهُوَ الَّذِی خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ

 

«اوست كه آسمانها و زمین را به شش روز آفرید و عرش او بر روی آب بود.»

 

در جای دیگر خداوند در آیه 32 سوره ابراهیم آفرینش آب را برای خدمت به انسان‌ها بیان می‌كند:

 

اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الأَنْهَارَ 

 

«خدای یكتاست كه آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبی نازل كرد و با آن میوه‌ها را برای شما پدید آورد و كشتی را به خدمتان گماشت كه به اذن خدا به دریا می‌رود و جوی‌ها را به خدمت شما گماشت.»

 

علاوه بر تأكیدهای قرآن كریم، روایات فراوانی از پیامبر و ائمه معصوم نیز در مورد اهمیت آب و نقش آن وجود دارد كه در فصل اول ارائه شده است.

 

ملاحظه می‌شود كه اكثر ملتها و ادیان به نقش آب در جاودانگی و حیات اعتقاد دارند. 

 

[1]- در برخی روایات است كه آب، یا آب فرات، مهریه حضرت زهرا«ع‏» می‏باشد. از امام‏باقر (ع) در ضمن حدیثی مفصل در باره مهریه حضرت زهرا (ع) آمده است: «وجعلت لها فی‌الارض اربعة انهار: الفرات، و نیل مصر و نهروان و نهر بلخ‏» (مناقب،ابن شهرآشوب،ج 3،ص 351) و در نقل دیگری است: «و جعلت نحلتها من علی خمس الدنیا و ثلثی الجنة و اربعة انهار فی الارض،الفرات و دجلة‏و النیل و نهر بلخ...» (عوالم(فاطمة الزهراء)بحرانی،ج 11،ص 359 به نقل از اثبات الهداة). طبق این نقل‌ها نه تنها فرات و دجله و نیل و نهر بلخ، بلكه یك‌پنجم ‏دنیا و دو سوم بهشت نیز مهریه زهرای مرضیه است. این روایات و احتمالا روایات مشابه دیگر باعث شده كه آب به عنوان زیباترین مهریه جهان به نام حضرت فاطمه ثبت شود. این موضوع شاید اولین بار در شعر وصال شیرازی شاعر قرن دوازدهم آمده است:

 

كابین تو فرات و عیال تو تشنه لب / میراث تو فدك حسنین تو بینوا

 

به نظر می رسد از شاعران انقلاب نخستین كسی كه به این موضوع اشاره كرده است، بعد از ایشان كه به صراحت به این موضوع اشاره كرده است، موضوع «آب و ارتباط آن با حضرت زهرا (س)» در شكل‌های مختلف در شعرهای شاعران این دوره به كار گرفته شده است. گاه حضرت فاطمه را بانوی آب خطاب كرده‌اند:

 

درختان را دوست می‌دارم/ كه به احترام تو قیام كرده‌اند / و آب را / كه مهر مادر توست  (موسوی گرمارودی)

 

این كبود ارغوان‌ها دیه‌ات / آب‌های آسمان مهریه‌ات (احمد عزیزی)

 

یادش صفای دلم باد بانوی آب - آن كه گفتم / زیبا تر از فكر باران روشن تر از جان دریاست  (بهمن صالحی)

 

بانوی آب است و مهرش جمله اقیانوس‌هاست / خطبه‌اش آتشفشان بر خرمن سالوس‌هاست (محمدرضا رحیمی)

 

آی... بانوی زلال آب‌ها / مهربانی چشم را به سمت كدام كویر / ... (بهمن صالحی)

 

نجیبه غزل / بر تمام آب‌ها / - كه در حضور تو نماز می گزارند- / مومنم / منیژه درتومیان / تمام سهم تو از زندگی آب است و آیینه / خیالی نیست گر آیینه را اعجاب می‌گیرد (غلامحسین عمرانی)

 

 

 

[2]- در حادثه كربلا، آب و عطش لازم و ملزوم یكدیگرند. مساله‏«آب‏»، در ابعاد و صحنه‏های مختلف نهضت عاشورا مطرح است. واژه «آب» در حادثه عاشورا، نقش‏آفرین و یادآور صحنه‏های تلخ و شیرین فراوانی است؛ زیرا با شنیدن لفظ آب، گاهی شنونده به یاد لب تشنه سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش می‏افتد، گاهی به یاد ایثار و فداكاری قمر بنی‏هاشم، سقای لشكر، و گاهی به یاد فریاد «العطش» كودكان. از سوی دیگر با شنیدن این كلمه به یاد بزرگواری و جوان‏مردی امام حسین(ع) در سیراب كردن سپاه تشنه دشمن می‏افتد. در هر صورت، مسأله آب در فرهنگ عاشورا از جهات گوناگون، یادآور نهایت شقاوت و بی‏رحمی سپاه دشمن و مظلومیت امام حسین(ع) و یاران باوفایش است. تشنگی كودكان و شهادت حسین با لب تشنه از فرازهای برجسته این حادثه است. وقتی امام سجاد«ع‏» نیز پیكر امام (ع) را دفن كرد، با انگشت روی قبر پدر نوشت: «هذا قبرالحسین بن علی بن ابی طالب،الذی قتلوه عطشانا».

از این رو، آب، موضوع برخی از احكام شرعی شده است؛ مانند استحباب یاد امام حسین(ع) پس از نوشیدن آب، غسل با آب فرات و برداشتن كام نوزاد با آب فرات.

 

2-4- آب در فرهنگ ایرانیان

با مطالعه باورهای ملی و دینی ایران باستان، می‌توان دریافت كه آب یكی از مفاهیم دینی در گذشته ایرانیان بوده است. ایرانیان همیشه با دیده احترام به آب نگریسته‌اند. «آب» همراه سه عنصر «آتش» و «باد» و «خاك» نزد ایرانیان از تقدس ویژه‌ای برخوردار بوده است. تقریباً در همه نوشته‌های پیش از اسلام، جایگاه آب در مجموعه آفرینش بسیار حساس است.

 

 

2-4-1- ایران باستان طلایه‌دار اندیشه «آب پاك»

ایرانی‌ها به طبیعت به عنوان مظهر الهی احترام می‌گذاشتند و مقدس می‌شمردند و می‌گفتند اینها از پدیده‌های ایزدی و مقدس است. بنابراین نمی‌توانند دست آلوده به آب بزنند، آب را گل‌آلود كنند زیرا آب به این پاكی و شفافی را برای پاك كردن فرستاده‌اند، چرا باید آلوده شوند؟

 

ایرانیان باستان از دیرباز با آ گاهی از اهمیت حفظ محیط زیست و جلوگیری از آلودگی هوا از مواد آلاینده خودداری می‌كنند. یافته‌های تحقیقات نشان می‌دهد كه ایرانیان باستان به عنوان یكی از كهن‌ترین و ممتازترین تمدنهای بشری از بسیاری موارد كه به بهبود كمیت و كیفیت زندگی انسان منجر می‌شده كاملاً آگاهی داشته‌اند و این موارد كه ظاهراً از رهیافتهای تمدنهای معاصر می‌باشد در واقع جزئی از آداب و فرهنگ این دیار كهن بوده است، مثلاً ایرانیان باستان بر اساس تعالیم دین زرتشت، كه نخستین مبادی یكتاپرستی بوده، آلوده‌كردن آب را از گناهان بزرگ می‌شمرده‌اند و همچنین خداوند یكتا را به خاطر آموزش در حفظ محیط زیست سپاس می‌گفتند.

 

«باور دارم كه دین فردایی را پاكیزكی آبها، پرورش گیاهان، حمایت و نگهبانی چهارپایان را آموزش داد» (اوستا. یسنا. هات 12)

 

وسواس ایرانیان در پاك داشتن این عناصر زبانزد یونانیان بوده است. هرودوت و گزونفنون درباره این خصلت نوشته‌اند: «ایرانیان هیچ چیز آلوده و كثیفی را در آب نمی‌ریزند و در پاك نگهداشتن خاك و زمین مراقبت می‌كنند. آنها اعتقاد دارند كه خداوند این جهان شادی‌آفرین را با همه زیبایی برای بهره‌برداری و استفاده آنها آفریده و آنها می‌باید مانند فردی امین در حفظ آن بكوشند و جلوگیری از آلوده كردن آن جزئی از آداب و رسوم و اعتقادات آنها بوده است». هرودوت همچنین می‌نویسد: «ایرانیان در هیچ رودخانه‌ای حتی دستهایشان را نمی‌شویند و دست شستن دیگران را هم در آب نمی‌پذیرند و به رودخانه  احترام می‌گذارند». استرابون نیز با تكیه بر نوشته هرودوت می‌گوید: «ایرانیان در آب جاری خود را شست وشو نمی‌دهند، زمانی كه ایرانیان به دریاچه یا رود یا چشمه‌ای می‌رسند، گودال‌های بزرگ كنده و قربانی در كنار آن می‌كشند و سخت پروای آن دارند كه هرگز خون به آب نیامیزد، چون این كار سبب آلودگی آب خواهد شد» و در جایی دیگر می‌گوید: «در آن (آب) لاشه و مردار نمی‌اندازند و عموماً آنچه ناپاكی است در آن نمی‌ریزند». كریستین‌سن نیز می‌گوید: «ایرانیان احترام آب را بیش از هر چیز واجب می‌شمرند». ایرانیان، آبی را كه اوصاف سه گانه‌اش (رنگ، بو و مزه) تغییر می‌یافت، برای آشامیدن و شست وشو به كار نمی‌بردند.

 

در حقیقت، در اعتقاد ایرانیان باستان، آب مظهر آبادانی و خرمی بوده و می‌بایست همواره پاكیزه نگهداری می‌شد. آب مانند رگهای بدن درون خاك را نگه می‌دارد و عامل بقاء و حیات خاك است. آنان توصیه می‌كردند پلیدی اندر آب میفكنید، تن و جامه را در آب روان مشویید، كاریز (قنات) بسازید و زمین خشك را برومند سازید.

 

آناهیتا[1] و آبان، فرشتگان پاسدار آب، آذر و نیریوسنگ فرشتگان پاسدار آتش، زامیاد فرشته پاسدار زمین و خاك و ویو فرشته پاسدار باد و هوا بوده است.

 

[1]- معرفی آناهیتا، ایزدبانوی آب‌ها:

 

ناهید، آناهید (اردویسور آناهیتا) ایزدبانویی با شخصیتی بسیار برجسته است كه قدمت ستایش او به قبل از زرتشت می‌رسد. «اردوی» به معنای رطوبت كه در دو بخش «آن» كه حرف نفی است و «هیت» به معنای آلوده و ناپاك، به مفهوم آب‌های پاك و نیرومند معرفی می‌شود. این ایزدبانو در كتیبه اردشیر دوم هخامنشی و در بسیاری از سنت‌ها، به صورت خلاصه شده «آناهیتا» در می‌آید و در اواخر دوره هخامنشی در كتیبه‌های پادشاهان اردشیر دوم و سوم در كنار هرمزد و مهر، ذكر می‌شود. بنابراین پدر و مادر آب‌ها می‌شود و از اپم پنات پیشی می‌گیرد.

 

آناهیتا در آبان شیت اوستا، زنی است جوان، خوش اندام، بلند بالا، زیبا چهره با بازوانی سپید و اندامی برازنده، كمربند تنگ به میان بسته، به جواهر آراسته با طوقی زرین برگردن و گوشواره چهارگوش در گوش، كفش‌هایی درخشان به پا، با بالاپوشی زرین و پرچین. این ایزدبانو با صفات نیرومندی، زیبایی و خردمندی به صورت الهه عشق و باروری در می‌آید، زیرا چشمه حیات از وجود او می‌جوشد و بدین گونه «مادر خدا» نیز می‌شود و همتای ایرانی آفرودیت (الهه عشق و زیبایی در یونان) و ایشتر (الهه بابلی) به شمار می‌آید. اناهیتا گردونه‌ای دارد با ۴ اسب سفید. اسب‌های گردونه او ایزد ابر، باران، برف و تگرگ هستند. او در بلندترین طبقه آسمان جای گزیده است. او نطفه مردان را پاك می‌كند و زهدان زنان را برای زایش آماده می‌كند. او خدای محبوبی بود كه بسیاری را به خود جلب كرد و امروز هم در هندوستان پیروانی دارد.

 

2-4-2- جشن‌های ایران باستان در رابطه با آب

در فرهنگ ایرانیان، جشن‌های مختلفی در رابطه با آب وجود داشته است كه در ادامه برخی از آنها به اختصار ارایه می‌شود:

2-4-2-1- جشن تیرگان

این جشن پیوند ژرفی با تقدس آب در فرهنگ ایرانیان دارد و جشن تیرگان، تیر روز از تیرماه آئین ویژه ایزد باران است. دو داستان بسیار زیبا و دل انگیز در مورد آئین  آبریزان وجود دارد كه نشان از مهر و محبت ایرانیان دارد. داستان نخست به گزارش شاهنامه فردوسی و ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه است. حكیم فردوسی در شاهنامه دل انگیز خود چنین گزارش می‌دهد كه كیخسرو بعد از جنگ با افراسیاب و كشتن او چنین در درونش دریافت كه كارش در جهان به پایان رسیده و باید به جهان ایزدان بپیوندد، پس درم و دینار بسیار به موبدان و تهیدستان داد و به نامداران و سپاهیان سفارشهای درخور كرد و جانشین تاج و تخت برگزید. سپس فرمان داد تا سپاه به راهی كه او می‌گوید همراه شوند. پس از چندی در راه به چشمه‌ای برخوردند و كیخسرو همان جا فرمان به ماندن داد و گفت كه تا سحر بیشتر در كنار سپاه نیست. ابوریحان نیز چنین ادامه می‌دهد كه (افزوده بر گزارش فردوسی) بیژن بر چهره كیخسرو- كه كنار چشمه خفته بود- آب پاشید تا خسرو چشم گشود. از این است كه ایرانیان با مهری كه به كیخسرو دارند، از آن پس در تیرماه، به سر و روی یكدیگر آب می‌پاشند (یكی از آئین‌های جشن تیرگان، شست‌وشوی بیرون از برنامه روزانه و پاشیدن آب و گلاب بر سر و روی یكدیگر است). داستان دوم مربوط به نوشته شمس‌الدین محمد ابی‌طالب انصاری دمشقی است كه می‌نویسد: همه ایرانیان در عیدهای خود شبها آتش می‌افروزند و سپیده‌دمان آب می‌پاشند و پاشیدن آب برای پاكیزگی است و از آن روی است كه چون فیروز، پسر یزدگرد از كار خویش رهایی یافت و شهر اصفهان را بنا كرد، هفت سال باران نبارید. آن گاه كه باران آمد، آب باران را بر تن خویش ریختند و شادی كردند و پس از آن سال این كار رسم شد. به طوری كه زرتشتیان می‌گویند در قدیم این جشن به بزرگی نوروز برگزار می‌شد و ۹ روز طول می‌كشید.

2-4-2-2- جشن آبانگان

در فرهنگ ایرانیان قدیم و زرتشتیان امروز، روز دهم آبان، آبان روز نام دارد وقتی نام روز و ماه در فرهنگ زرتشتی یكی شد، جشن برپا می‌شود. دهم آبان نیز به جشن آبانگان اختصاص دارد (روز دهم آبان در تقویم زرتشتی به نام «آبان» است و اكنون در گاه‌شماری جدید این روز، ۶ روز به عقب آمده و ۴ آبان شده است. دلیل این تفاوت این است كه در گاه‌شماری قدیم، همه ماه‌های سال ۳۰ روز بودند و حالا كه شش ماه نخست سال ۳۱ روزه است، این روزها تغییر می‌كنند). آبان به نام آب و فرشته آب است. این فرشته به نام «برزیزد» نیز خوانده می‌شود. در اوستا «اپم نپات» و در پهلوی «آبان» گفته می‌شود. آب جمع باران است. در اوستا و پهلوی «آپ» و در سانسكریت «آپه» و در فرس هخامنشی «آپی» است. این عنصر مانند عناصر اصلی (آتش، خاك، هوا) در آیین مقدس است و آلودن آن گناه است و برای هر یك از آنها فرشته مخصوصی تعیین شده است. بیرونی در آثار الباقیه در مورد جشن آبانگان چنین می‌نویسد: «آبان روز، روز دهم آبان است و آن عیدی است كه به واسطه توافق دو اسم، آبانگان می‌گویند. در این روز «زو» پسر تهماسب از سلسله پیشدادیان به پادشاهی رسید و مردم را به كندن نهرها و تعمیر آنها امر كرد و در این روز به كشورهای هفتگانه خبر رسید كه فریدون، بیوراسب (ضحاك) را اسیر كرد و خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است كه خانه و زندگی خود را مالك شوند».

 

همچنین درباره پیدایش جشن آبانگان روایت است كه در پی جنگ‌های طولانی بین ایران و توران، افراسیاب تورانی دستور داد تا كاریزها و نهرها را ویران كنند. پس از پایان جنگ پسر تهماسب كه «زو» نام داشت دستور داد تا كاریزها و نهرها را لایروبی كنند و پس از لایروبی، آب در كاریزها روان گردید. ایرانیان آمدن آب را جشن گرفتند. در روایت دیگری آمده است كه پس از هشت سال خشكسالی، در ماه آبان باران آغاز به باریدن كرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.

 

زرتشتیان در این روز همانند سایر جشن‌ها به آدریان‌ها می‌روند و پس از آن به كنار جوی‌ها و نهرها می‌روند و با خواندن اوستای آبزور (بخشی از اوستا) كه توسط موبد خوانده می‌شود، اهورا مزدا را ستایش كرده و درخواست فراوانی آب و نگهداری آن را می‌نمایند و پس از آن به شادی می‌پردازند. در اوستا «آبان» فرشته‌ای است كه به عنوان فرزند آب‌ها معرفی شده است. این اوست كه آب‌ها را پخش می‌كند (یشت۸، بند ۳۴)، او نیرومند و بلند قامت است و دارای اسب تندرو. او مانند هرمزد و مهر، لقب اهوره (= سرور) دارد و مانند امشاسپندان[1] درخشان است. در وداها نام او به صورت «اپام نپات» ظاهر می‌شود كه خدای آب‌ها است.

 

در فقره یك و دو، گرده۸، هفتمین یشت بزرگ می‌گوید: «به سرچشمه آب درود می‌فرستیم، به گذرهای آب درود می‌فرستیم، به كوه‌هایی كه از بالای آنها آب جاری است درود می‌فرستیم، به دریاچه‌ها و استخرها درود می‌فرستیم». در یسنا ۶۵ فقره ،۱۰ اهورا مزدا به پیامبرش می‌گوید: «نخست به آب روی آور و حاجت خویش را از آن بخواه».

 

رسم دیگری كه با ابعاد بر جای مانده فال كوزه است كه شب جشن تمام افراد فامیل و آشنا دور هم جمع می‌شدند و كوزه‌ای را از آب پر می‌كردند و دختر باكره‌ای این كوزه را می‌گرداند و تمام افراد با نیتی شی‌ای را در آن كوزه می‌انداخت و در آخر در شب این دختر كوزه را كنار آتش‌گاه یا محل نورخانه می‌گذاشت و تا روز بعد كه جشن بود و پایان آن همان دختر با خواندن غزل‌ها و شعرهای گوناگون افراد حاضر در جشن اشیای موجود در كوزه را بیرون می‌آورد و صاحب شی، شعر شیء خود را به شگون دریافت می‌كرد[2].

 

احترام به آب امروز نیز در كشور كم آب ما مشهود است. اگر ناخواسته آبی به روی كسی پاشیده شود، می‌گویند آب روشنایی است یا این كه پشت سر مسافر آب می‌پاشند تا سفرش بی‌خطر انجام گیرد و زود بازگردد و این اعتقاد كه آب ناخواسته و یا نطلبیده، مراد است همه نشان از احترام و ارزشی است كه مردم ایران نسبت به این مایع حیات بخش قائل هستند.

 

با آرزوی این كه تمامی ما ایرانیان تا جایی كه توان داریم به احترام آب‌های تمام دنیا كه پاك است و پاك كننده، به آن ارج نهیم و در حفاظت و پاك نگه داشتن آن بكوشیم.

 

[1]- برخی محققان شش یاور درجه اول و مقرب اهورا مزدا كه در اوستا به عظمت از آنها یاد شده و بعدها امشاسپندان (جاویدانان توانا/جاویدانان مقدس) نام گرفتند، مظاهر تشخص یافته عناصر، از جمله آب و زمین (خاك) و آتش دانسته‌اند.

[2]- قسمتهایی از اردویسور نیایش یا آبزور:

 

درود و ستایش و توانایی و زور و آفرین باد به اهورا مزدای فروغ‌مند با شكوه و به امشاسپندان، به آب‌های خوب مزدا داده، به آب اردویسور اناهیتای پاك، به همه آب‌های مزدا داده، به همه گیاهان مزدا داده، به همه ستودگان مادی و مینوی و به فروهرهای پاكان و راستان كه پیروز و پرتوان هستند.

 

می‌ستایم آب اردویسور اناهیتا را كه در همه جا گسترده است و تندرستی بخش است و بداندیشان را دشمن است و اهورایی كیش است و در خور ستایش و نیایش در جهان مادی. آن پاكی كه جان ‌افزاست، پاكی كه فزاینده گله و رمه است، پاكی كه گیتی افزاست، پاكی كه خواسته افزاست.

 

اردویسور اناهیتا كه دارای هزارها دریاچه و هزارها نهر است كه هر یك از این دریاچه و نهرها به اندازه چهل روز راه هست برای كسی كه با اسب راهواری براند.

 

آب ما، از آن بداندیش نیست، از آن بدگو نیست، از آن بدكردار نیست، از آن بدبین نیست، از آن كسی كه دوست را بیازارد نیست، از آن كسی كه همراهان را بیازارد نیست، از آن كسی كه كاركن را بیازارد نیست، از آن كسی كه خویشان را بیازارد نیست.

 

ای آب ستوده، به من بزرگترین دارش‌ها (نعمتها)، تن درست و اندام درست ارزانی دار. ای آب ستوده، به من خواسته فراوان ببخش، گله و رمه گوناگون و فرزندان دلیر همان گونه كه پیش از من به كسانی كه از تو خواستند، بخشیدی.

2-4-3- مراسم سنتی و اسلامی ایرانیان در رابطه با آب

از تاریخ‌های دیرین، سنتهای مختلفی میان مردم در رابطه با آب رایج بوده است و پیران و سالخوردگان به آنها زیاد پای‌بند هستند و آنها را به عنوان یمن پذیرفته‌اند، مانند: پاشیدن آب روز عید نوروز؛ پاشیدن آب به دم در موقع ورود عروس؛ پاشیدن آب روی قبرها و پاشیدن آب پشت سر مسافر. در بخش پایانی این فصل برخی از این سنتها، كه در اسلام نیز پذیرفته شده است، آورده ‌شده است:

2-4-3-1- پاشیدن آب روز نوروز

معلی‌بن‌خنیس از امام صادق (ع) چنین روایت می‌كند: «روز نیروز (نوروز) روزی است كه پیغمبر (ص) در غدیر خم به ولایت امیرمؤمنان (ع) بیعت گرفت و به ولایت او اقرار كردند ... پیغمبری از انبیاء بنی‌اسرائیل به اجساد هزاران نفر گذشت كه از ترس وبا یا طاعون فرار كرده بودند؛ و خداوند به او وحی نمود كه به خوابگاه‌ها و قبرهای آنان آب بپاش، آن پیغمبر در روز نوروز به آنها آب پاشید و همه زنده شدند؛ كه تعداد آنها سی هزار نفر بودند و مدتی هم زندگی كردند. پس، پاشیدن آب در روز نوروز سنت مقبول گردید و علت آن را نمی‌دانند مگر راسخون در علم، آن اولین روز سال فارسها است»

2-4-3-2- آب پاشی هنگام ورود عروس

پیامبر اكرم (ص) به امیرمؤمنان (ع) فرمود: «ای علی! هنگامی كه عروس وارد خانه‌ات شد كفشهایش را در بیاور و پاهایش را بشوی و آن آب را از دم در خانه‌ات تا دورتر بریز. اگر این كار را انجام دهی خدا هفتاد هزار رنگ فقر را از خانه‌ات بیرون می‌كند؛ هفتاد هزار رنگ از بركت به خانه‌ات داخل می‌شود و ...»

2-4-3-3- آب پاشیدن بر روی قبر

از امام صادق (ع)در مورد آب‌پاشی بر قبر سوال كردند. فرمودند:  «مادامی كه رطوبت در آن خاك است، عذاب از او برداشته می‌شود»[1]

 

 از امام صادق (ع) روایت است كه فرمود: «سنت در كیفیت آب پاشی به قبر بدین ترتیب است كه رو به قبله ایستاده از طرف سر به طرف پا بپاشند سپس تا آن طرف به دور قبر چرخیده و آخر آب را به وسط قبر بریزند.

2-4-4- آب در امثال و حکم

در این قسمت ضرب‌المثل‌هایی (اكثراً ایرانی) كه به نوعی آب در آنها استفاده شده آورده شده است:

 

  • ضرب‌المثل‌ها به همراه مفهوم

آب تا توی رودخانه است این همه سر و صدا دارد وقتی به دریا برسد ساكت می‌شود: مصداق كسی است كه تا زمانی بزرگتر از خود در فهم و كیاست ندیده است لاف بزرگی می‌زند.

 

آب از آسیاب افتادن: كارها دوباره به مسیر خود افتاده، فتنه‌ها خوابیده و شور و شرها پایان یافته.

 

آب از آب تكان نمی‌خورد: جای نگرانی نبودن، در همه چیز و همه جا آرامش برقرار است.

 

آب از دستش نمی‌چكد: بسیار خسیس و ناخن‌خشك است و خیرش به كسی نمی‌رسد.

 

آب از دهان سرازیر شدن: بی‌نهایت شیفتة چیزی شدن.

 

آب از سرچشمه، گل آلود است: كار از بالا خراب است، عیب از ریشه كار است.

 

آب از سرش گذشت: بدبختی به منتهی رسیده، در نهایت سختی و بدبختی بودن

 

آب باریكه داشتن: درآمد بخور و نمیر داشتن.

 

آب خوش از گلو پایین نرفتن: روزگار خوش به خود ندیدن

 

آب به غربال پیمودن: كارِ بیهوده كردن.

 

آب بر آتش ریختن: فتنه را نشاندن، غمی را تسلی دادن

 

آب برای من ندارد، نان كه برای تو دارد: گویند، وقتی «حاج میرزا آقاسی» به حفر قنات امر داده بود. روزی كه برای بازدید چاه‌ها رفت، مقنی اظهار داشت كه كندن قنات در این جا بی‌حاصل است، چون این زمین آب ندارد. حاجی جواب داد: ابله! اگر برای من آب ندارد، برای تو كه نان دارد.

 

آب به سوراخ مورچه ریخته‌اند: منظور آن است كه اگر برای كسی اشكال درست كنی برایت اشكال جدید فراهم می‌شود.

 

آب دریا به كیل نتوان شمرد: یعنی برای هر كار وسیله مناسب در نظر گرفت و وقت و مدت را به حساب آورد.

 

آب‌كش به كف‌گیر می‌گوید هفت تا سوراخ داری: اشخاص بدون توجه به عیب خود از دیگران عیب‌جویی كرده و دیگران را مورد انتقاد قرار می‌دهند.

 

آب در هاون كوبیدن: به كارِ بی‌نتیجه مشغول شدن.

 

آبِ پاكی روی دست كسی ریختن: كسی را به كلی ناامید كردن

 

آب در دست داری نخور: بسیار شتاب كن.

 

آب در كوزه و ما تشنه لبان می‌گردیم: مقصود و مراد در كنار ماست و از آن بی‌خبر هستیم.

 

آب، دست یزید افتاده: كالای فراوان و ارزان قیمت، در دست محتكری گران‌فروش است.

 

آب دهان مرده است: مركّبی كم رنگ است.

 

آب را گل آلود می كند تا ماهی بگیرد: اشاره به كسی است كه به كدورت میان دوستان و خویشاوندان دامن می‌زند تا خود از دشمنی آنان فایده ببرد.

 

آب، روشنایی است: وقتی ظرف آب، ناگهان به زمین بریزد، به فال نیك می‌گیرند و می‌گویند: آب، روشنایی است؛ یعنی، ریختن آب، دلیل پیشامدهای خیر است.

 

آ ب زیر پوستش رفته: چاق و سر حال شده، گشایش در زندگی بدست آوردن

 

نقش بر آب شدن:  ناكام ماندن تلاشها

 

آب به آب می‌خورد زورش زیاد می‌شود:  منظور از حسن اتحاد و اتفاق است.

 

آب زیر كاه بودن: مكار، پنهان‌كار بودن

 

آبشان از یك جوی نمی‌رود: به سبب دشمنی و اختلافی كه دارند ، نمی‌توانند با هم همراه باشند.

 

آب كه از سر گذشت، چه یك وجب چه صد وجب: كار از كار گذشته، دیگر امیدی به اصلاح كار نیست.

 

آب كه سر بالا می‌رود، قورباغه ابوعطا می‌خواند: از سرشكستگی شخص عاقل جاهل به خنده در می‌آید.

 

آب نطلبیده، مراد است: وقتی ناخواسته، برای كسی آب بیاورند، به فال نیك است.

 

آب نمی‌بیند وگرنه شناگر قابلی است: فرصتی ندیده تا خود را آن چنان كه هست نشان دهد.

 

آب توبه: اشاره به پاك كنندگی آب.

 

آب بر آسمان انداختن: بسیار خشمگین شدن.

 

هر كجا آب هست نان هم هست: نشان دهندة كار، تلاش، تمدن.

 

آب در چشم نداشتن: نشان از بی‌شرم بودن.

 

آب در جوی داشتن: دارای روزگار مساعد.

 

آب آب را پیدا می‌كند، آدم آدم را: هر كسی در پی یافتن مطلوب خویش است.

 

آب رفته به جوی بر نمی‌گردد: یعنی كاری كه فرصت انجام آن از دست رفته است و انجام آن میسر نیست.

 

  • ضرب‌المثل‌ها بدون ارائه مفهوم

آب كه از سر گذشت چه یك نی چه صد نی

 

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.

 

آب آب را می‌جوید، كور عصا را

 

آب آب را می‌جوید، گودال هر دو را

 

آب كه باشد، تیمم باطل است

 

آب به آبادانی می‌رود

 

آب، خودش چاله را پیدا می‌كند

 

آب دریا از دهن سگ نجس نمی‌شود

 

آب دریا به دهن ماهی دریا خوش است

 

آب را با آتش چه آشنائی (نسبتی)؟

 

آب ریخته به كوزه جمع نمی‌شود

 

آب ریخته شده جمع شدنی نیست

 

آب که یک جا بماند می‌گندد

 

آب، هر چه عمیقتر باشد آرامتر است

 

آب در یک جا نمی‌ماند

 

آب و آتش با هم نیاید راست

 

 ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است       

 

دلو همیشه سالم از چاه بیرون نمی‌آید

 

دزد، آب گران می‌خورد

 

بز گر از سر چشمه آب می‌خورد

 

آبی از او گرم نمیشود

 

استخری كه آب ندارد، این همه قورباغه می‌خواهد چه كار؟

 

امان ازدوغ لیلی، ماستش كم بود آبش خیلی

 

باید گذاشت در كوزه آبش را خورد

 

جایی نمی‌خوابد كه آب زیرش برود

 

سفره بی نان جل است، كوزه بی آب گل است.

 

سبوی نو آب خنك دارد

 

دست و رویش را با آب مرده شور خانه شسته است

 

عاشقم پول ندارم كوزه بده آب بیارم

 

عاشقان را همه گر آب برد، خوبرویان همه را خواب برد.

 

عاقل به كنار آب تا پل می‌جست، دیوانه پا برهنه از آب گذشت.

 

فكر نان كن كه خربزه آب است

 

هر سركه‌ای از آب، ترش‌تر است

 

همه ابری هم باران ندارد

 

همیشه آب در جوی آقا رفیع نمیرود یك دفعه هم در جوی آقا شفیع می‌رود

 

كاهل به آب نمی‌رفت، وقتی می‌رفت خمره می‌برد

 

كلاه كچل را آب برد گفت: برای سرم گشاد بود

 

ز آب خرد، ماهی خرد خیزد، نهنگ آن به كه از دریا گریزد

 

تا گوساله گاو بشود، دل مادرش آب می‌شود

 

كوزه‌گر از كوزه شكسته آب می‌خورد

 

خر به بوسه و پیغام آب نمی‌خورد

 

خر را كه به عروسی می‌برند، برای خوشی نیست برای آبكشی است

 

خوشا چاهی كه آب از خود بر آرد

 

لولهنگش آب می‌گیرد

 

مشك خالی و پرهیز آب

 

نون اینجا آب اینجا - كجا بروم به از اینجا؟

 

نون بدو، آب بدو، تو بدنبالش بدو

 

نونت را با آب بخور منت آبدوغ نكش

 

نون نكش آب لوله كش


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در سه شنبه 16 دی 1393برچسب:ارزش اب,ساعت10:4توسط حدیث | |